.

لیله الرغائب یا شب آرزوها به نخستین شب جمعهٔ ماه رجب گفته می‌شود. در این شب فرشتگان بر زمین نزول می‌کنندتا رحمت الهی را به جامعه بشری عرضه نمایند. 

 

"رجب"، ماه خداست؛ ماه پر بركتی است كه اعمال بسیاری برای آن ذكر شده است. باید خود را در دریای زلالش بشوییم تا پاک شویم. پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودی خدا می شود و غضب الهی از او دور می گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می شود.

اعمال ماه های رجب و شعبان، جهت آماده ساختن روح برای شركت در میهمانی ماه مبارك رمضان می باشد. برای درك عظمت ماه رمضان باید از قبل خود را آماده نمائیم.

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: ماه رجب، ماه استغفار امت من است. پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است.

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

روز پنج شنبه اول آن ماه  - در صورت امكان و بلا مانع بودن -  روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر "سبوحٌ قدوسٌ رب الملائكة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر "سبوح قدوس رب الملائكة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله) در فضیلت این نماز می فرماید: كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.

میّت می‌پرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افكند.

امید آن است كه در پایان این نماز با فضیلت، محتاجان به دعا را فراموش نكنید و ما را نیز از دعای خیر خود محروم ننمایید.

" التماس دعا"

 

برگرفته از مفاتیح الجنان

 



نوشته شده در تاريخ 24 / 2 / 1392برچسب:لیلة الرغائب, چگونه شبی است؟, توسط حسین مقدم

شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام را به تمام شیعیان جهان تسلیت عرض مینمایم.

 آن حضرت طبق مشهور، سه شنبه ، دوّمين روز از ماه رجب ، سال 212 هجرى قمرى (1)، در قريه اى به نام صُريا سه فرسخى شهر مدينه منوّره ديده به جهان گشود.(2)

نام : علىّ(3) صلوات اللّه و سلامه عليه .

كنيه : ابوالحسن و ابوالحسن الثالث .

لقب : هادى ، ناصح ، متوكّل ، نقىّ، مرتضى ، عالم ، طاهر، طيّب ، عسكرى ، أ مين ، ابن الرّضا و... .

پدر: امام محمّد، جواد الائمّة عليه السلام .

مادر: سمانه - از اهالى مغرب - و معروف به سيّدة بوده است .

نقش انگشتر: (اللّه رَبّى وَ هُوَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِه ).

دربان : عثمان بن سعيد عمرى .

مدّت عمر: آن حضرت سلام اللّه عليه ، مدّت شش سال و پنج ماه در حيات پدر بزرگوارش ؛ و نيز پس از شهادت وى ، مدّت 33 سال و 9 ماه رهبريّت و امامت جامعه را بر عهده داشت .

جمعا عمر پُر بركت آن حضرت را حدود 41 سال و چند ماه گفته اند، كه مدّت بيست سال و اءندى از آن را در شهر سامراء، تحت نظر حكومت عبّاسى به طور إ جبار إ قامت داشت .

مدّت امامت : بنابر آنچه كه بين گفتار مورّخين و محدّثين مشهور است : آن حضرت ، روز سه شنبه ، پنجم ماه ذى الحجّة ، سال 220 هجرى ، پس از شهادت پدر بزرگوارش به منصب امامت و خلافت نائل آمد و حدود 33 سال و 9 ماه ، امامت و هدايت جامعه اسلامى را عهده دار بود.

آن حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارش ، مرتّب در حصر و تحت اذيّت و آزار دستگاه ظلم و جور خلفاء بنى العبّاس و مخالفين قرار داشت ؛ و بيشتر مدّت امامت خود را يا در زندان و يا تحت نظر جاسوسان و مأ موران حكومتى سپرى نمود.

و اگر هم بر حسب ظاهر آزاد مى شد، غيرمستقيم برخوردهاى حضرت و نيز رفت و آمد افراد را به حضور ايشان ، تحت كنترل شديد قرار مى دادند.

امّا براى آن كه افكار عمومى خدشه دار نگردد، به طور رياكارانه در ظاهر و در موقعيّت هاى معيّن ، حضرت را تكريم و تعظيم مى كردند.

ولى به هر حال كينه و خباثت و سخن چينى افراد كوردل ، امام عليه السلام را به حال خود وا نگذاشت ؛ و سرانجام حضرت را به وسيله زهر مسموم و به شهادت رساندند.

و به همين جهات سياسى و حكومتى ، امام عليه السلام كمتر توانست ، مسائل دين را در امور مختلف مطرح نمايد و يا جلسات درس تشكيل دهد.

بدين جهت سخنان حضرت ، نسبت به پدران بزرگوارش كمتر در بين كتب تاريخ و حديث ديده مى شود.

و همچنين براى اثبات مظلوميّت حضرت ، همين كافى است كه دفن جسد مطهرّ آن بزرگوار نيز در خانه خود آن حضرت انجام گرفت .

خلفاء هم عصر: امامت آن حضرت با حكومت و رياست هفت نفر از خلفاء بنى العبّاس به نام هاى : واثق ، متوكّل ، منتصر، مستعين ، معتّز، معتمد و معتصم مصادف شد.

در مورد زمان شهات امام مظلوم عليه السلام اختلاف است ؛ ولى مشهور بين علماء گفته اند: شهادت آن حضرت ، روز سوّم ماه رجب ، سال 254 هجرى قمرى (4) مى باشد، كه در زمان حكومت معتصم به وسيله زهر مسموم و به شهادت رسيد؛ و جسد مطهّر و مقدّسش در شهر سامراء، در منزل شخصى خود حضرت دفن گرديد.

فرزند: حضرت داراى چهار فرزند پسر به نام هاى : امام حسن عسكرى عليه السلام ، حسين ، محمّد و جعفر؛ و نيز يك دختر به نام عايشه بوده است .

نماز امام هادى عليه السلام : دو ركعت است ، در هر ركعت پس از قرائت سوره حمد، هفتاد مرتبه سوره توحيد خوانده مى شود؛ و پس از آخرين سلام ، تسبيحات حضرت فاطمه زهراء عليها السلام گفته مى شود.(5)

و سپس نيازها و حوائج مشروعه خود را از درگاه خداوند متعال طلب مى نمايد، كه إ نشاءاللّه بر آورده خواهد شد.

 

1- در تاريخ ولادت حضرت ، از نظر مورّخين و محدّثين بين 15 يا 27 ذى الحجّه ، و بين دوّم يا 13 رجب ، سال 212 اختلاف است .

2- تاريخ مذكور، مطابق با نُهم مهر ماه ، سال 206 هجرى شمسى مى باشد.

3- نام و لقب آن حضرت به عنوان امام (علىّ، هادى ) عليه السلام طبق عدد حروف أ بجد كبير 110، 20 مى شود.

4- مطابق با يازدهم تيرماه ، سال 247 هجرى شمسى خواهد بود.

5- تاريخ ولادت و ديگر حالات آن حضرت برگرفته شده است از:

اصول كافى : ج 1، تهذيب الا حكام : ج 6، تاريخ اهل البيت (ع )، مجموعة نفيسه ، اءعيان الشّيعة : ج 2،إ علام الورى طبرسى : ج 2، مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، كشف الغمّة : ج 2، بحارالا نوار: ج 48،جمال الاُسبوع ، دعوات راوندى و ... .

 



نوشته شده در تاريخ 23 / 2 / 1392برچسب:خلاصه, حالات دوازدهمين معصوم, دهمين اختر امامت, توسط حسین مقدم

 

  شناخت اجمالی

یکی از قبایلی که در کوفه می‌زیست «کِنده» بود. حجر را به سبب آن که از این قبیله بود، حجر بن عَدی کِندی می‌گفتند. چون اهل خیر بود و قدم در مسیر خیر می‌گذاشت، به «حُجر الخیر» نیز معروف بود.

پیش اسلام به دنیا آمده بود؛ اما در سال های آخر عمر رسول خدا(ص) توفیق یافت که مسلمان شود. از این رو، بهره‌گیری وی از حضور پیامبر، چندسالی بیش نبود؛ اما پیوسته در عمر خویش، پیکارگری در راه حق بود. در جنگ قادسیه در زمان خلیفه دوم حضور داشت و فاتح «مَرج عذرا» بود. (1)

وی، عابدی پارسا، مجاهدی ظلم‌ستیز، آمر به معروف و ناهی از منکر بود و از پیامبر خدا و امیرمؤمنان حدیث روایت می‌کرد. او شیفته نماز و نیایش، مستجاب الدعوه و از اصحاب برجسته پیامبر خدا (ص) بود. چنان دلباخته زهد و عبادت و نماز و روزه بود که او را «راهب اصحاب محمد» می‌گفتند(2). پیوسته باوضو بود. هرگاه وضو می‌ساخت، به نماز می‌ایستاد. هم در زیبایی چهره، از خوش سیماترین مردان کوفه بود(3) و هم در زیبایی روح و کمال اخلاقی، از نوادر روزگار به شمار می‌رفت.

 ((حجر)) در حوادث تاریخی

حجر بن عدی پس از افتخار شرف‌یابی به محضر رسول خدا(ص) و ایمان آوردن به آیین او، پیوسته در راه گسترش این مکتب و دفاع از آن می‌کوشید، سخنان پیامبر را می‌شنید و به دیگران می‌رساند. چون در عراق می‌زیست، از حوادث مدینه که مرکز خلافت بود، کمی دور بود؛ اما در جریان حق و باطل بی‌تفاوت نبود.

وقتی یار پارسا و انقلابی پیامبر، ابوذر غفاری را به «رَبَذه» تبعید کردند و آن بزرگ‌مرد در تبعیدگاهش غریبانه به شهادت رسید، حجر بن عدی و مالک اشتر از جمله کسانی بودند که شاهد جان‌باختن ابوذر بودند و بر پیکر آن صحابی نستوه، نماز خواندند. (4)

موضع سیاسی حجر، جانبداری از حق مجسم در وجود علی‌بن ابی‌طالب علیه السلام بود و با حکمان غاصب هرگز کنار نیامد و در اعلام مواضع خویش بی‌پروا بود و سازش کاری نداشت.

وی شاهد ماجراهای تلخ آن روزگار در عرصه خلافت و حکومت بود و خون دل می‌خورد، تا آن که پس از کشته شدن عثمان، حجر بن عدی فرصت را مغتنم شمرد و در جبهه نورانی علوی، همه ظرفیت وجودی خویش را به کار گرفت و با همه توان به میدان آمد. حتی در عرصه فرهنگ دینی و نقل حدیث نیز از راویان معتبری به شمار می‌آمد که تنها از علی(ع) روایت می‌کرد، نه از دیگران! و در سروده‌های خویش حتی در میدان جنگ جمل، علی علیه السلام را وصی راستین پیامبر خدا معرفی می‌کرد و از خداوند متعال، سلامتی آن وجود پربرکت و هدایتگر را که ولی خدا و وصی پیامبر بود، مسئلت می‌کرد.

جبهه نبرد صفین، موقعیت دیگر بود که حجر توانست با حمایت از امام خویش، جوهره ناب ایمان خود را به نمایش بگذارد. امام، او را فرمانده قبیله‌اش کنده قرار داد. (5)

در نبردنهروان(جنگ باخوارج)، حضرت علی(ع) به سبب رشادت و اخلاص و کاردانی حجر بن عدی، او را به فرماندهی جناح راست خویش گماشت. (6)

 

 

مزار «حجر بن عدی» پیش از تخریب

 

حجر هنگام ضربت‌خوردن امیرالمؤمنین(ع)

وقتی ابن ملجم و وردان و شبیب، برای کشتن حضرت علی(ع) همدست شدند، تصمیم خود را با اشعث بن قیس در میان گذاشتند. او که از دشمنان کینه توز خاندان پیامبر بود و در همه دسیسه ها دست داشت، با آنان همکاری کرد و در آن شب شوم که علی(ع) ضربت خورد، در آن توطئه همدست آنان بود.

آن شب، حجربن عدی در مسجد خوابیده بود. شنید که اشعث به ابن ملجم می‌گفت: زودباش، بجنب، وگرنه روشنی صبح رسوایت می‌سازد. حجر از این گفت و گو احساس خطر و توطئه کرد. به سرعت از مسجد بیرون آمد و به سمت خانه علی علیه السلام روان شد تا آن حضرت را از خطری که در کمین او است آگاه سازد. از مسجد به خانه علی علیه السلام دو را بود. حجربن عدی از یک راه به سوی خانه امام روان شد و امام از مسیر دیگری راه مسجد را در پیش گرفت و به هم بر نخوردند و... آن حادثه واقع شد و حجر و دیگران، وقتی به مسجد رسیدند که کار از کار گذشته بود و می‌گفتند: علی کشته شد! (7)

  دستگیری حجر توسط ابن‌زیاد

پس از مرگ مغیره والی کوفه، زیاد بن ابیه به ولایت کوفه منصوب شد. بصره را نیز تحت فرمان داشت. شش ماه از سال در کوفه می‌ماند، شش ماه دیگر را در بصره.اولین بار که زیاد به عنوان والی وارد کوفه شد، سخنرانی تند و تهدیدآمیزی بر ضد مخالفان کرد. بارزترین چهره مخالف، حجربن عدی بود. در سال‌ها پیش، حجر و ابن‌زیاد با هم دوست و همفکر بودند، ولی زیاد به امویان پیوست.

حجر را خوب میشناخت و از سوابقش خبر داشت. حجر را به حضور طلبید و ابتدا با وی به نرمی سخن گفت و افزود: می‌دانم که با مغیره چه رفتاری داشتی و او تو را تحمل میکرد؛ ولی من مثل او نیستم. میدانی که زمانی دوستدار علی(ع) و دشمن معاویه بودم؛ اما آن روزگار گذشته است. امروز به جای آن، دوستی و رابطه با معاویه در دل من است. زبان خود را نگهدار، در خانه‌ات بنشین، هرچه نیاز داشتی بخواه، ولی مواظب خودت باش، مبادا کاری کنی که دستم را به خونت بیالایم! (8)

زیاد پس از مدتی تصمیم گرفت به بصره برگردد. عمروبن حریث به جانشینی خود گماشت و عزم سفر کرد؛ ولی چون از شورش حجر و مبارزه اش بیمناک بود، به او پیشنهاد کرد که با وی به بصره رود. حجر نپذیرفت و گفت: بیمارم، نمی‌توانم با تو بیایم.

او رفت و عمر بن حریث به جای او بر مسند نشست. ولی نبض کوفه در دست حجربن عدی و یارانش بود و نمی‌گذاشتند کارها طبق دلخواه والی پیش برود. کارگزار زیاد هم قضیه به زیاد نوشت و از او یاری خواست.

حجر و یارانش در مسجد کوفه مینشستند و مراقب اوضاع بودند. یک بار که عمربن حریث روز جمعه بر منبر رفت تا خطبه بخواند، به سویش سنگ‌ریزه پرتاب کردند. ناچار پایین آمد و به قصر رفت و در را به روی خود بست و جریان را به زیاد گزارش کرد. زیاد از وضع کوفه نگران شد و به کوفه آمد و در مسجد سخنرانی تند و تهدیدآمیزی کرد. آنان را که به عمرو سنگ پرتاب کرده بودند، شناسایی کرد و انگشتانشان را برید.

یک بار که زیاد در سخنرانی‌اش مکرر از معاویه به عنوان «امیرالمؤمنین» یاد کرد، حجربن عدی که این لقب را ویژه و شایسته حضرت علی(ع) می‌دانست نه معاویه، به زیاد اعتراض کرد و گفت: دروغ می‌گویی، چنان نیست. این صحنه بار دیگر تکرار شد. حجر، مشتی ریگ بر داشت و به سوی او پرتاب کرد و گفت: دروغ می‌گویی، لعنت خدا بر تو! زیاد از منبر پایین آمد، نماز خواند سپس به قصر رفت، حجر هم به خانه‌اش بازگشت. زیاد، سوارانی را برای دستگیری یا احضار حجر فرستاد. درگیری‌هایی چند میان یاران حجر و سوران زیاد در گرفت؛ ولی حاضر نشد پیش زیاد برود. زیاد، این ماجرا را نیز به معاویه نوشت... .معاویه هم در پاسخ نوشت: او را دستگیر کرده، به شام بفرست (9)

... حجر، با یاران اندکی در مسجد ماند. مأموران به سوی او آمدند تا نزد زیاد ببرند، هواداران حجر، او را در میان گرفتند و از یکی از درهای مسجد بیرون بردند. میان آن دو گروه درگیری پیش آمد؛ اما حجربن عدی از صحنه خارج شد و خود را به قبیله آزاد رساند و شبانه روز آن جا ماند. (10) از آن پس پنهان شد، چون می‌دانست که زیاد، دست از او بر نخواهد داشت.

اولین کسی که از بزرگان کوفه به دیدار زیاد رفت، محمدبن اشعث بود. زیاد از او خواست که برود و حجر را نزد او آورد. هر چه بهانه آورد که میان من و حجر رابطه‌ای نیست، زیاد نپذیرفت و تهدید کرد که اگر او را نیابی و نیاوری، شکمت را پاره خواهم کرد. محمدبن اشعث، غمگین و نگران بیرون رفت. در راه جریربن عبدالله را دید و از او کمک خواست. جریر نزد زیاد وساطت کرد که به محمدبن اشعث کاری نداشته باش، من خودم حجربن عدی را نزد تو خواهم آورد. او هم پذیرفت؛ ولی تهدید کرد که او را حاضر نکنی خودت را قطعه قطعه خواهم کرد. او سه روز مهلت خواست. نزد حجر رفت. دوازده تن از یاران حجر نیز با او بودند. حجر به این شرط پذیرفت نزد زیاد برود که او قول دهد که او را نزد معاویه بفرستد، تا هر چه نظر او باشد عملی شود. (11) حجر، 10 شب در زندان بود، (12) یاران حجر نیز مخفی شدند. زیاد، با تلاش بسیار و با کمک چهره‌های سرشناس کوفه و قبایل اطراف، توانست دوازده نفر از آنان را دستگیر کرده و به زندان افکند.

پیش از آنکه آنان را به شام بفرستد، استشهادی بر ضد آنان فراهم کرد و سران کوفه را واداشت تا امضا کنند. گروهی از مردم را هم وادار کرد آن متن را تأیید کنند، نوعی پرونده‌سازی برای از میان برداشتن یک مخالف!

وقتی پرونده‌سازی تکمیل شد، حجر و یارانش را با غل و زنجیر از زندان بیرون آوردند، و با همراهی نزدیک به یکصد نفر از مطمئن‌ترین سربازان و چند چهره دیگر، برای گواهی دادن نزد معاویه آماده حرکت به سوی شام کردند.گروهی که زیاد به شام فرستاده بود، چهارده نفر بودند.

در مجلسی که معاویه درباره آنان تصمیم می‌گرفت، برخی به وساطت پرداختند و درباره تعدادی از آنان در خواست آزادی کردند. معاویه، 6 نفر از آنان را به سبب در خواست 6 نفر از یارانش که با آن زندانیان دوستی یا خویشاوندی داشتند، بخشید و دستور داد آزادشان کنند.

مالک بن هبیره هم در خواست کرد که پسر عمویم حجر را هم به خاطر من ببخش. معاویه گفت: او سر کرده گروه است و اگر رهایش کنم، دوباره به کوفه رفته آشوب میکند، آن گاه مجبور میشویم تو را به عراق بفرستیم تا او را برای ما بیاوری! او هم رنجید و از نزد معاویه رفت و خانه‌نشین شد. (13)

 

   قبر تخریب شده «حجربن عدی» توسط وهابیون و تروریست های سور

 

 در شهادتگاه «مَرجُ العذراء»

سرزمین مرج العذراء (منطقه‌ای سرسبز در حدود 20 کیلومتری دمشق) که بازداشتگاه حجر و یاران او شده بود، از جهتی برای حجر بن عدی، عزیز و خاطره‌انگیز بود. در فتح این سرزمین و گسترش دامنه اسلام به آن سامان، حجر بن عدی نقش داشت. در زمان خلیفه دوم آن دیار، آغوش به روی اسلام گشود. وقتی حجر را دست بسته به مرج العذراء آوردند و نام آن جا را پرسید و فهمید، گفت: من اولین مسلمانی بودم که در این منطقه تکبیر گفتم و خدا را یاد کردم، اینک دست بسته و اسیر مرا به این جا آورده‌اند! (14)

بارها از حجر و یارانش خواستند که از امیر المومنین علی(ع) بیزاری بجویند تا آزاد شوند؛ ولی آنان زیر باز نرفتند و پذیرای شهادت در راه عشق مولا شدند. قبرهایی برای آنان کندند، کفن‌هایشان را آماده ساختند. حجر گفت: مثل این که کافریم، ما را می‌کشند و مثل آن که مسلمانیم، ما را کفن می‌کنند! (15)

مأموران آماده شدند که آنان را به قتل برسانند.هدبة بن فیاض، مأموریت داشت حجر بن عدی را گردن بزند.

طبق برخی نقل‌ها، فرزند حجر به نام «همّام» نیز همراه پدر بود. حجر به جلاد گفت: اگر به کشتن پسرم همام نیز مأموریت داری، او را زودتر از من به قتل برسان. جلاد نیز چنین کرد. وقتی به حجر گفته شد چرا چنین خواستی و داغدار فرزند نوجوان خویش شدی، گفت: ترسیدم وقتی شمشیر را بر گردن من ببیند وحشت کند و دست از ولای امیرالمؤمنین بردارد و در نتیجه، در روز قیامت من و او در بهشت برین که خداوند به صابران وعده داده است، همراه هم نباشیم.شهادت حجر بن عدی و یارانش در سال 51 هجری بود.

سخن معاویه پس از شهادت حجر بن عدی

پس از شهادت حجر عده‌ای از چاپلوسان دربار معاویه، به او تبریک گفتند که یکی از سرسخت ترین دشمنانش در کوفه از میان رفت؛ اما در همان مجلس، سخن از صلابت و پایداری حجر بود و لحظات قبل از شهادتش را بازگو می‌کردند. معاویه لب به سخن گشود و گفت: اگر من در میان یارانم چند نفر همچون حجر داشتم، دامنه حکومت امویان را تا همه جای دنیا می‌گستراندم؛ ولی... حیف و هیهات! کجا من امثال حجر را دارم؟ کسانی که در راه باورهایشان با تمام صلابت، فداکاری می‌کنند. و پس از درنگی آمیخته به غصه و حسرت گفت: روز من با حجر، بسی طولانی خواهد بود! (16) (اشاره‌ای بود به دادگاه عدل الهی در قیامت).

 

پی‌نوشت‌ها:

(1). نام منطقه ای در شمال دمشق، حجر و یارانش را در همان جا نیز شهید کردند و مدفن آنان نیز همان جاست.(2). حاکم نیشابوری، مستدرک صحیحین، ج 3، ص 468.(3). الاغانی، ج 16، ص 89.(4) ابن حجر، الاصابه، ج 1، ص 329.(5). وقعه صفین، ص 104.(6). ابن اثیر، کامل، ج 3، ص 345.(7). شیخ مفید، ارشاد، ص 17.(8). ابن سعد، طبقات، ج 6، ص 151.(9). الدرجات الرفیعه، سید علی خان، ص 427.(10). ابن اثیر، کامل، ج 2، ص 476.(11). تاریخ ابن عدیم (جلد مربوط به امام حسین و حجر)، ص 144.(12). ابن اثیر، کامل، ج 2، ص 476.(13). ابن اثیر، کامل، ج 3، ص 484.(14). اعیان الشیعه، ج 4، ص 580.(15). الدرجات الرفیعه، ص 428.(16). سید محمد بحر العلوم،، من مدرسه الامام علی علیه السلام، ص 52.

 

منبع: خبر آنلاين

 

 

 




  تصویری در شبکه خبری الغوطه الشرقیه که وابسته به معارضین سوری است منتشر شد که منتشر کنندگان آن مدعی شدند تصویر پیکر مبارک “حجر بن عدی” می باشد.

به گزارش وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از عماد نیوز ، پس از انتشار خبر حمله تکفيري‌ها و وهابیون افراطی به مرقد مطهر "حجر بن عدی” و ربودن پیکر مطهر یاور امیرالمومنین (ع)، تصویری در شبکه خبری الغوطه الشرقیه که وابسته به معارضین سوری است منتشر گردید که ادعا شده است این تصویر متعلق به پیکر مبارک "حجر بن عدی” ، از صحابه رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) می باشد.



لازم به ذکر است که تاکنون هیچ منبع معتبری این عکس را تایید و یا تکذیب ننموده است.



نوشته شده در تاريخ 16 / 2 / 1392برچسب:تصویر منتشر شده پیکر مبارک "حجر بن عدی" +عکس, توسط حسین مقدم

این نبش قبر ،عقده ی دیرینه ی شماست

مسعود یوسف پور در جديدترين سروده خود را به موضوع نبش قبر حجر ابن عدي توسط جريان سلفي فعال در سوريه اختصاص داده است:

پایگاه مداحی .سایت هیئت ها .سایت مداحان . اخبار ,اخبار سیاسی ,اخبار مذهبی ,اخبار ایران ,اخبار جهان ,اخبار علمی ,اخبار فرهنگی ,خبر ,خبر سیاسی ,خبر علمی ,خبر فرهنگی ,سایت هیئت ها ,سایت مداحان ,پایگاه مداحی .سایت هیئت ها ,سایت مداحان ,پایگاه مداحی ,سایت نوحه ,سایت مذهبی ,آدرس هیئت های مذهبی ,مداحی ,دانلود نوحه ,روضه ,پایگاه مداحان ,مداحان ایران ,نوحه های زیبا ,پایگاه هیئتی ها ,پاتوق بچه هیئتی ها  

این نبش قبر، عقده ی دیرینه ی شماست
این ها گواهِ جنگ علیه خودِ خداست
وهاّبیان پست! چرا بس نمی کنید
اندازه ی خصومت یک قوم تا کجاست؟
گیرم که نبش قبر کنیدش، چه فایده؟
دیگر مزارِ ابن عدی در قلوب ماست ...
"یک عده آمدند پی نبش قبر"، آه
این حرفها چقدر برای من آشناست
تاریخ چند صفحه ورق خورد تا رسید
آنجا که دور قبر غریبی سر و صداست ...
تا نبش قبر فاطمه راهی نداشتند
دیدند ذوالفقار به دستان مرتضاست
ذهنم دوباره رفت به جایی شبیه این
حرف مدینه نیست دگر، حرف کربلاست
ده نیزه دار دور و برِ قبر کوچکی
حلقه زدند... لشگر دشمن چه بی حیاست
حالا رباب مانده و یک شیرخواره که
مثل سرِ حسین، سرش روی نیزه هاست...

منبع:.heiat110.loxblog.com



به راستى قلم در برابر عظمت و وفاى حجر، عاجز و نا توان است. او كسى نبود كه بزرگی‌ها و فداكاری‌هاى او را بتوان به آسانى ترسيم كرد، مرد وفا بود، شب زنده‌دار و روزه‌دار بود. او يك مسلمانان راستين بود. از دوران جوانى، دلاورى و شجاعت با سرشت او در هم آميخته شده و خون حماسه و پيكار در رگ‌هاى او جارى بود.

او در نوجوانى همراه برادرش «هانى بن عدى» به حضور پيامبر اسلام(ص) شرفياب شد و به آئين اسلام گرويد. او از دوران حيات پيامبر(ص) چيزى درك نكرد و پس از زمان اندكى كه از مسلمانى او مى‌گذشت پيامبر از دنيا رفت و در جنگ‌هاى زمان آن حضرت نيز اسم او به چشم نمی‌خورد.

او در عين رزمجوئى، مرد تقوى و نيايش و معنويت بود و به همين سبب او را حجرالخير مى‌ناميدند، در برابر حجر شر كه از ياران معاويه بود. او نسبت به مادرش همواره نيكى مى‌كرد و نماز و روزه فراوان انجام می‌داد. او هرگز بى‌وضو نمی‌ماند و هر وقت وضو مى‌گرفت، نماز می‌خواند. دعاى او در پيشگاه، پروردگار به هدف اجابت مى‌رسيد.

او نسبت به مادرش همواره نيكى مى‌كرد و نماز و روزه فراوان انجام می‌داد. او هرگز بى وضو نمی‌ماند و هر وقت وضو مى‌گرفت، نماز می‌خواند. دعاى او در پيشگاه، پروردگار به هدف اجابت مى‌رسيد

حجر مرد هدف و عقيده بود، او به مردان حق و فضيلت عشق می‌ورزيد، او هنگام مرگ ابوذر در ربذه همراه اشتر بر بالينى او حاضر شد، آرى مردان خدا از همرزمان خود چنين ياد مى‌كنند! حجر شيفته حق و عدالت و تشنه فضيلت و مردانگى و پيرو راستين اسلام بود و همه اين‌ها را در وجود على(ع) مى‌ديد.

حجر در زمان حضرت علی(ع) و در ميان ياران حضرت على(ع) نمونه بود. او در مدت خلافت اميرمؤمنان(ع) در هر سه جنگ صفين، نهروان و جمل در ركاب آنحضرت شمشير مى‌زد.

او پيش از شروع جنگ صفين، روزى پشتيبانى خود را از اميرمؤمنان(ع) چنين اعلام كرد: ما زاده جنگ و فرزندان شمشيريم مى‌دانيم جنگ را از كجا بايد شروع كرد و چگونه از آن بهره‌بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخيتم ما داراى ياران نيك، خويشاوندان و عشيره فراوان، رأى آزموده و نيروى پسنديده‌اى هستيم اينك اختيار ما در دست توست، اگر به شرق يا غرب جهان بروى، در ركاب تو هستيم و هر چه دستور بدهى اطاعت مى‌كنيم. اميرمؤمنان(ع) از اين وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا كرد. يكى از افتخارات وى مقابله با ضحاك يكى از فرماندهان نامدار شام بود كه در اين نبرد پيروز شد.

حجر در جنگ صفين از طرف اميرالمؤمنين علی(ع) فرمانده قبيله كنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی ميسره‌ لشگر امام را برعهده داشت.

هنگامى كه نوبت قتل حجر وفادار و بزرگوار رسيد از دژخيم خود اجازه خواست دو ركعت نماز بخواند، او موافقت كرد، حجر به نماز ايستاد و نماز را طول داد، پرسيدند آيا از ترس مرگ نماز را طول دادى گفت: به خدا سوگند در عمرم هر وقت وضو گرفته‌ام، دو ركعت نماز خوانده‌ام و هرگز نمازى به اين كوتاهى نخوانده‌ام و براى اينكه خيال نكنيد من از مرگ می‌ترسم به اين كوتاهى خواندم و بعد گفت پس از مرگ من، زنجير از دست و پايم باز نكنيد و خون پيكرم را نشوئيد زيرا مى‌خواهم روز رستاخيز با همين وضع با معاويه روبرو شوم!

بعد از شهادت حضرت على(ع) و جريان صلح تحميلى بر امام حسن(ع) حاكمان شهرها به دستور معاويه شروع به شكنجه و آزار شيعيان حضرت على(ع) كردند، يكى از اين حاكمان مغيره بود كه چون از محبوبيت عمومى و شايستگى و فضيلت حجر آگاه بود ناگزير به آن اعتراف مى‌كرد و می‌گفت، نمى‌خواهم بهترين مردان شهر را بكشم تا آنان در پيشگاه خدا سعادتمند شوند و من بدبخت و تبهكار! او اضافه كرد با قتل حجر و ياران او معاويه در دنيا به عزت و آقائى مى‌رسد ولى مغيره روز قيامت ذليل و مغذب مى‌شود.

پس از شهادت امام مجتبی(ع) رفت و آمد بزرگان عراق و اشراف حجاز با امام حسين(ع)، دست‌نشاندگان معاويه به دستور او سختگيری بيشتری نسبت به شيعيان، به‌خصوص شيعيان كوفه می‌كردند و بعضی از چهره‌های سرشناس شيعه را به بهانه‌های پوچ و بی‌اساس به قتل می‌رساندند. يكی از آنان حجربن عدی كندی بود.

حجر بن عدى فرداى ضربت خوردن مولاى متقيان چنين گفت: تأسف و اندوه من به خاطر سرور پرهيزگاران، پدر پاكان، و شير مرد پاكيزه خوئى است كه او را كافرى پست و گمراه، و دور از رحمت خدا و گنهكارى مفسد و سنگدل كشت. لعنت خدا بر كسى باد كه از شما خاندان دورى كند، زيرا شما از خاندان پيامبر راهنما و نقطه اميد من در روز رستاخيز است.

چشمان نافذ و بصير امير مؤمنان(ع) به سوى حجر دوخته شد و او را مخاطب ساخته و فرمود: «چگونه خواهى بود هنگامى كه تو را به تبرى از من فرا خوانند و چه خواهى گفت در آن حال كه از تو بخواهند پيوند دوستى‌ات را از من بگسلى؟» حجر پاسخ داد: به خدا سوگند، اگر با شمشير بدنم را پاره پاره كنند و اگر خرمنى از آتش بيفروزند تا مرا در آن بيندازند، تمام اينها را قبول مى كند ولى تبرى از تو را، نه! حضرت على(ع) شهادت حجر و يارانش را پيشگوئى كرد و فرمود: اهل كوفه! هفت نفر از بهترين مردان شما در عذراء كشته خواهند شد و وضع آنان مانند اصحاب اخدود خواهد بود.

در سال 50 هجرى دست مرگ طومار عمر مغيره بن شعبه را در هم نورديد و معاويه، زياد بن ابيه، برادرخوانده بدنام و سفاك خود را كه حكمران بصره بود به حكمرانى كوفه نيز منصوب نمود. اما با چنان اعتراض سختى و مبارزه بى امانى از جانب جهر مواجه شد كه بر فراز منبر رفت و چنين گفت اگر نتوانم اين قريه ناچيز (يعنى كوفه) را از شر تحريكات حجر حفظ كنم مرد نيستم! من بلائى بر سر حجر بياورم كه براى آيندگان عبرت باشد!

اما مغيره با سرسختى حجر و يارانش مواجه شد و ناگزير پس از تلاش‌هاى فراوان از دستگيرى وى نااميد شد اما با بى‌وفائى و خيانت كوفيان چندى بعد حجر مجبور شد در عوض دادن امان‌نامه از ظرف زياد خود را تسليم كند چون هم‌رزمان حجر بازداشت و سركوب شدند، زياد براى اينكه معاويه را به كشتن حجر وا دارد شروع به جمع آورى شهادت‌هاى دروغ و طومارى بى‌اساس بر ضد حجر و هم‌رزمانش كرد. و سرانجام حجر و يازده تن از يارانش را به شام حركت داد و در نتيجه هفت تن از همراهان حجر آزاد و باقى به مرگ محكوم شدند.

هنگامى كه نوبت قتل حجر وفادار و بزرگوار رسيد از دژخيم خود اجازه خواست دو ركعت نماز بخواند، او موافقت كرد، حجر به نماز ايستاد و نماز را طول داد، پرسيدند آيا از ترس مرگ نماز را طول دادى گفت: به خدا سوگند در عمرم هر وقت وضو گرفته‌ام، دو ركعت نماز خوانده‌ام و هرگز نمازى به اين كوتاهى نخوانده‌ام و براى اينكه خيال نكنيد من از مرگ می‌ترسم به اين كوتاهى خواندم و بعد گفت پس از مرگ من، زنجير از دست و پايم باز نكنيد و خون پيكرم را نشوئيد زيرا مى‌خواهم روز رستاخيز با همين وضع با معاويه روبرو شوم!

خبر شهادت جانگداز حجر دلير و همرزمانش بازتاب وسيع داشت. من جمله اعتراض شديد امام حسين(ع) به معاويه بود.

شهادت حجر تأثير بسياری بر روحيه مردم گذاشت و موج نفرت از خاندان اموی سراسر جامعه اسلامی را فرا گرفت، معاويه برای اين كه عمل خود را توجيه كند، گفت: در آن زمان هيچ مرد عاقل و كاردانی نزد من نبود تا مرا از اين كار باز دارد.



نوشته شده در تاريخ 14 / 2 / 1392برچسب:مروری بر زندگينامه حجربن عدی صحابه امام علی(ع), توسط حسین مقدم

 

 

دانلود فیلم

به گزارش روز شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، جبهه النصره با انتشار بیانیه‌ای در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، اذعان کرد که پیکر "حجر بن عدی" را به جای دیگر منتقل کرده است؛ به این دلیل که نظام سوریه به جای قبر ساختمانی را اطراف آن ساخته است.

عناصر جبهه النصره پنج شنبه گذشته پس از کندن قبر حجر بن عدی، پیکر ایشان را به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
برخی سایتهای اینترنتی به نقل از شاهدان تأکید کردند، پیکر حجر بن عدی هنگام خارج کردن آن از قبر کاملا سالم و مانند روز اول تازه بود.
منطقه "عدرا" در استان "ریف دمشق" که پیکر حجر بن عدی در آنجا مدفون بود، تحت کنترل عناصر وابسته به گروهک تروریستی جبهه النصره است.
این گروهک تروریستی و دیگر گروه‌های افراطی بارها تهدید کرده‌اند که اماکن زیارتی و مقدس را در سوریه تخریب می‌کنند.
قطر، عربستان و ترکیه در پس پرده اهانت به مقدسات
شيخ حسام شعيب از مبلّغان اسلامي كشورهاي قطر، تركيه و عربستان را به همدستي با گروه هاي تكفيري براي اهانت به مقدسات اسلامي و تخريب قبور بزرگان ديني متهم كرد و گفت: نبش قبر صحابي بزرگوار حجر بن عدي در ريف دمشق جرمي نابخشودني و توهين به اسلام است و سازمان همكاري اسلامي بايد مانع تكرار چنين اهانت هایي شود.
شیخ حسام در گفت وگو با شبكه خبري العالم اظهار داشت: نبش قبر اين صحابي بزرگوار اهانت آشكار به اصحاب پيامبر اسلام (ص) و اهل بيت (ع) محسوب مي شود و نشان مي دهد كه گروه هاي مسلح تكفيري و وهابي همچنان به تخريب اماكن مقدس ادامه مي دهند و ارزشي براي مؤمنين و مسلمانان قائل نيستند.
"شیخ مهدی الصمیدعی" مفتي اهل سنت عراق نیز در مصاحبه با العالم، سكوت سازمانهاي اسلامي در قبال تعدي به آرامگاه "حجر بن عدي" را محکوم کرد و هشدار داد كه این سکوت باعث بروز فتنه ميان مسلمانان مي شود.
پایکوبی عناصر مسلح هنگام نبش قبر حجر بن عدی
"احمد الخباز" از شاهدان این اقدام تجاوزکارانه، به خبرنگار العالم گفت: عناصر مسلح هنگام ارتکاب این جنایت، به جشن و پایکوبی پرداختند.
وی تأکید کرد: مردم سوریه پس از شنیدن این اقدام تروریست‌ها به شدت خشمگین و ناراحت شده اند.
الخباز خاطرنشان کرد: مرقد این یار پیامبر (ص)، برای مردم سوریه از اماکن و زیارتگاه‌های شناخته شده و معروف بود.
الخباز اظهار داشت: افراد بسیاری شاهد این اقدام تروریستها بودند؛ و آنها پس از حفر قبر حجر بن عدی، پیکر پاک ایشان را به مکانی نامعلوم بردند.
الخباز تأکید کرد: تخریب این مکان مقدس و نبش قبر حجر بن عدی که از سوی مرکز جهانی فتوا به رسمیت شناخته شده، اقدامی برخاسته از تفکر وهابیت است.
وی افزود: آیا حمله به قبر حجر بن عدی همان آزادی ادعایی مخالفان مسلح است؛ آیا آنان می‌خواهند مردم سوریه را از اسلام، فرهنگ و انسانیت آزاد کنند.
الخباز گفت: عناصر مسلح هنگام حفر قبر حجر بن عدی که قبر عمیقی بود، به جشن و پایکوبی می پرداختند.
الخباز درباره هویت کسانی که دست به این اقدام جنایتکارانه زده اند، اظهار داشت: آنان در شبکه های اجتماعی و اینترنت خود را از اعضای "ارتش آزاد" معرفی کردند.



نوشته شده در تاريخ 14 / 2 / 1392برچسب:مسؤول نبش قبر حجر بن عدی + عکس, توسط حسین مقدم


 

 

 
در پی اقدام تروریست‌های مسلح در سوریه در نبش قبر حجر بن عدی الکندی از صحابه بزرگوار حضرت امیر(ع) در نزدیکی دمشق، حزب‌الله لبنان با صدور بیانیه‌ای مراتب تاسف و اندوه فراوان خود را ابراز داشته و این اقدام را محکوم کرد.
 
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری المنار لبنان، پس از اقدام جنایت کارانه تروریست های مسلح در نبش قبر حجربن عدی از صحابه بزرگوار در منطقه عدرا واقع در حومه دمشق، حزب الله لبنان با صدور بیانیه ای، ضمن ابراز تاسف عمیق از این اقدام، آن را محکوم کرده و این سوال را مطرح کرد که  مخالفان سوری که مدعی حمایت از مقدسات هستند، اکنون کجا هستند؟
 
در این بیانیه ضمن اشاره به اینکه سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله نیز دو روز پیش در مورد هتک حرمت مقدسات مذهبی در سوریه هشدار داده بود،  آمده است: آنچه انتظار آن را داشته و نگرانش بودیم رخ داد.
 
بر اساس این بیانیه، نبش قبر حجر بن عدی  و هتک حرمت آن به خوبی منطق جنایتکارانه تروریست ها را که مبتنی بر بی حرمتی به مقدسات مسلمانان و مسیحیان است به نمایش گذاشت و اکنون باید پرسید مخالفان سوری که مدعی حمایت از مقدسات و دفاع از بارگاهها و مراکز مذهبی بودند، اکنون کجا هستند؟
 
حزب الله در پایان بیانیه خود ضمن ابراز نگرانی شدید از ادامه هتک حرمت مراقد و مقدسات مذهبی در سوریه، تمام مسئولان را به مسئولیت پذیری در این خصوص فراخوانده و تاکید کرده است آنان نباید اجازه دهند این روند که زنگ خطری برای آغاز فتنه بزرگ و خطرناک است، ادامه یابد.
 
همچنین وزارت اوقاف سوریه حمله گروههای تروریستی مسلح به مقبره حجر بن عدی در عدرا را محکوم کرده و خرابی این محل را تجاوزی آشکار به حرمت مسلمانان دانسته است.
 
شبکه العراقیه نیز به نقل از نوری مالکی نخست وزیر عراق هدف از هتک حرمت مقبره حجر بن عدی در سوریه را از بین بردن وحدت مسلمانان اعلام کرد.
 
اما خضیر الخزاعی معاون رئیس جمهور عراق نیز اظهار داشت: تروریست ها در سوریه چنگ و دندان نشان می دهند.
 
برخی پایگاههای اینترنتی روز گذشته با اشاره به نبش قبر حجربن عدی در ریف دمشق اعلام کردند: عاملان این اقدام، پیکر وی را به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.

 



نوشته شده در تاريخ 14 / 2 / 1392برچسب:واکنش حزب الله به نبش قبر «حجر بن عدی», توسط حسین مقدم

 عنوان  :  شهادت علي بن امام محمّد باقر (ع)
تاریخ  :  1387/07/11
كلمات كليدي  :  سلطان علي، مشهد اردهال، باركرسب، جعفريه
نوع مقاله : پژوهشي
موضوع مقاله : تاريخ اسلام
نویسنده :  محمدرضا رستمي زاده

 

      نفوذ اسلام و تشيع در ايران مديون تلاشها و از خودگذشتگيهاي امامان و امامزادگان و ياران ايشان مي‌باشد كه با جان فشاني و كوششهاي طاقت فرسای خویش توانستند بذر اسلام ناب و اصيل را در اين آب و خاك كاشته و با قطرات خون خود آن را آبياري كنند تا اسلام به بار نشسته و ثمر دهد و حق و عدالت و بندگي در جوامع بشري رشد کرده بشريت به سوي كمال و توحيد ناب در حركت باشد. قبل از ورود مبارك و با ميمنت حضرت علي بن موسي الرضا (ع) به خاك ايران افرادي چند از امامزادگان، اين آب و خاك را به قدوم خود متبرك كرده و اين مرز و بوم را براي رشد تشيع بارور كردند. يكي از اين افراد طبق نقلي علي بن محمد باقر (ع) مي‌باشد كه معروف به سلطانعلي است و كنيز آن حضرت ابوالحسن ملقب به طاهر و فرزند بلافصل امام پنجم حضرت امام محمد باقر (ع) مي‌باشد که گويا طبق آنچه كه مشهور شده در مشهد اردهال[1] مدفون است.

      از تاريخ ولادت اين امامزاده سندي در دست نيست، ولي طبق نقلي در 27 جمادي الثاني سال 106 هـ به شهادت رسيده‌اند.[2] جناب "سلطان علي" طبق نقل شيخ مفيد و طبرسي دو خواهر تني به نامهاي زينب و ام سلمه داشته‌اند و از مادري كه ام ولد بود، متولد شدند و ايشان برادر ناتني حضرت امام صادق (ع) مي‌باشند.

 

محل دفن:

      در محل دفن ايشان اختلاف آرائي وجود دارد. عده‌اي محل دفن ايشان را در مشهد اردهال (مشهد قالي) در 40 كيلومتري غرب كاشان و در مسير كاشان - نراق مي‌دانند.

     ولي مرحوم آقا شيخ عباس قمي (ره) در منتهي الامال نقل كرده است كه: "تاج الدين ابن زهره حسيني" در «غاية الاختصار في اخبار البيوتات العلوية» گفته كه قبر علي پسر امام محمد باقر (ع) در بغداد در محلّۀ جعفريه در ظاهر سور[3] بغداد واقع است. "محب الدين بن نجّار مورخ" در تاريخ خود گفته مشهد طاهر (علي بن امام محمد باقر (ع))در جعفريه است. و گفته آن قريه‌ايست از اعمال خالص نزديك بغداد كه در آن قبري قديمي پيدا شد و بر ان سنگي بود كه بر آن نوشته شده بود:

     «بسم‌الله الرحمن الرحيم هذا ضریح الطّاهِرِ عليّ بنِ محمّدِ بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب (علیهم السلام)» و بقيّه سنگ از آن جدا شده بود. پس بنا كردند بر آن قبّه‌اي از خشت... و اين محل يكي از مشاهد و مزارات گشت. تاج‌الدين گفته كه آن مشهد در زمان ما مجهول و خرابست و جماعتي از فقرا در آنجا منزل دارند. ولي آقا شيخ عباس قمي در ادامه مي‌نويسد كه آنچه مشهور است در زمان ما قبر "علي بن محمد الباقر (ع)" در ناحيه كاشان در مشهد اردهال است و معروفست به شاهزاده سلطانعلي و (ظاهراً) وجود اين امامزاده را در آنجا تأييد مي‌كند. البته در بحرالانساب[4] چنین آمده است كه: «علي بن محمدٍ الباقر (ع)... دُفِنَ في ناحيةِ كاشان بِقَرْيةٍ يُقالُ لَها باركرسب في مَشهَدٍ» و همچنين از ميرزا عبدالله ملقب به افندی در رياض العلماء [5] نيز نقل شده كه فرمود: قبر علي بن محمد الباقر (ع) در حوالي بلده كاشان است.

 

اولاد:

     حضرت سلطان علي بن محمد الباقر (ع) بنابر آنچه در كتب انساب و تراجم [6] آمده است، دختري به نام فاطمه داشته‌اند كه ايشان را به موسي بن جعفر (فرزند برادرشان) تزويج كرده‌اند. و همچنين ميرزا عبدالله افندي صاحب رياض العلماء گويد در اصفهان نزديك مسجد شاه بقعه مزاريست كه به نام "احمد بن علي بن امام محمد باقر (ع)" است و سنگي در آنجا به خطّ كوفي است که بر آن نوشته است: بسم‌الله الرحمن الرحيم كل نفسٍ بما كسبت رَهينه. هذا قبر احمد بن علي بن محمد الباقر (ع) و تجاوَزْ عن سَيّئاتِهِ وَ الْحَقَهُ بالصالحين.

 

نقد و بررسي:

     با بررسي در كتب متقدم و متأخر تناقض زيادي، هم در محل دفن و هم در مورد جريان داستان شهادت اين سلاله پيغمبر (ص) ديده مي‌شود.

     اوّلاً: در كتب قرن 8 [7] و قبل از آن مثل تاريخ محب الدين بن نجّار، محل دفن سلطان علي‌بن محمد الباقر (ع) در منطقه جعفريه بغداد ذكر شده است. و قبل از آن مطلبي در اين باب در كتب ديگر نيامده است.

     در كتب قرن 9 و 12 مثل بحرالانساب ابن عنبه و رياض العلماء افندي، محل دفن اين امامزاده در منطقه باركرسب و بلده كاشان ذكر شده است.

كه اين تأخر خود حكايت از عدم قطعيت محل دفن اين امامزاده در مشهد اردهال كاشان مي‌كند. هر چند نسب شناس بزرگ حضرت آية‌الله مرعشي نجفي[8] بر زيارت اين امامزاده در مشهد اردهال سفارش كرده‌اند، ولي مدرك و سندي كه دالّ بر محل دفن ايشان در اين منطقه باشد، ارائه نكرده‌اند.

     ثانياً: داستان شهادت "سلطان علي" در هيچ يك از كتب دست اوّل ديده نمي‌شود و گويا اين يك داستان خيالي و افسانه‌اي بيش نمي‌باشد. چرا كه بر هيچ سند و اصلي استوار نمي‌باشد و كتبي كه در اين باب نوشته شده است هيچ منبع و سندي، صحيح و درست ارائه نداده‌اند. پس نمي‌توان به نقل عامه مردم استناد كرد و جريان شهادت ايشان را مانند حضرت سيد‌الشهداء (ع) دانست.[9]

     پس آنچه مسلم است آن است كه وظيفه شيعيان زيارت اين امام زاده محترم در هر دو محل مي‌باشد كه اميد است مقبول حضرت احديت واقع شود.


[1] . كلمه اردهال از دو كلمه «اردَ» و «هال» به معناي سرزمين مقدس تشكيل شده است در اين مسير شهرهاي نياسر و نشلج واقع شده است. نامهاي قديمي مشهد اردهال عبارتند از: باركرسف، باركرس، باركرز، باركرسب، باريكرس.

خوانساري در روضات الجنات و قاضي نورالله در مجالس المؤمنين و بحرالعلوم در تحفة العالم ج 2 و شيخ عبدالجليل قزويني رازي در كتاب الردّ علي النقض نقل كرده‌اند كه علي بن امام محمد باقر (ع) در ناحيه كاشان در روستائي به نام باركرسب در آرامگاهي آباد مدفون است. هر چند حاج شيخ عباس قمي در منتهي الآمال اين مسئله را شهرت مي‌نامند. نگاهي به مشهد اردهال، روابط عمومي آستان مقدس مشهد اردهال.

[2] . نگاهي به مشهد اردهال، روابط عمومي آستان مقدس مشهد اردهال.

[3]  . سور: نرده و حصار، ديوار دورشهر.

[4] . السيد النسابه جمال الدين المعروف بابن عنبه، بحرالانساب، سنه 828،ص 102.

[5] . رياض العلماء، افندي، مطبعة الخيام قم 1401 هـ. ق، ص 216.

[6] . تاج الدين زهره حسيني، غاية الاختصار، منشورات المطبعه الحيدريه و مكتبتها في النجف الاشرف، 1382 هـ. ق ، ص 102.

[7] . همان ، ص 102.

[8] . اعلاميه آيت الله مرعشي در سال 1341.

[9] . محسني؛ سيد علي، نور باقر، انتشارات مشهور، 1383، چاپ اول.

 

 



نوشته شده در تاريخ 14 / 2 / 1392برچسب: شهادت علي بن امام محمّد باقر (ع), توسط حسین مقدم

 مراسم عزاداري امامزاده علي‌بن محمدباقر(ع) در مشهد اردهال برگزار مي‌شود

خبرگزاري فارس: روز سه‌شنبه 11 تير 87 با حضور اقشار مختلف مردم به ويژه خانواده معظم شهداء و مسئولين شهرستان مراسم قالي‌شويان مشهد اردهال برگزار مي‌شود.

خبرگزاری فارس: مراسم عزاداري امامزاده علي‌بن محمدباقر(ع) در مشهد اردهال برگزار مي‌شود
 

به گزارش خبرنگار فارس مشهد اردهال روستايي در 40 كيلومتري غرب كاشان در ايران است. اين روستا در ميان افراد محلي به مشهد قالي نيز مشهور است. كلمه اردهال از دو كلمه «اژد» و «هال» به معناي سرزمين مقدس تشكيل شده است در اين محل بناي امامزاده سلطان علي ابن امام محمد باقر (ع) قرار دارد كه قدمت آن به سده ششم هجري مي‌رسد. 27 جمادي‌الثاني سالروز شهادت امام زاده عظيم‌الشان حضرت علي بن امام محمد باقر(ع) مي‌باشد. ايشان در سال 113هـ ق از طرف امام محمد باقر (ع) به ناحيه كاشان و اردهال براي تبليغ دين اسلام عازم شدند و مدت سه سال در اين منطقه حضور داشتند. در سال 116 هـ ق اين امام‌زاده در جنگي نابرابر با دشمنان اسلام در روستاي مشهد اردهال به شهادت رسيدند. به همين مناسبت همه ساله در روز 27 جمادي‌الثاني از ساعت 10 الي 13«سالروز شهادت آن حضرت» و همچنين «يادواره 120 شهيد منطقه اردهال» را طي مراسمي گرامي مي‌دارند. مراسم امسال نيز در روز سه شنبه 11 تير 87 با حضور اقشار مختلف مردم به ويژه خانواده معظم شهداء و مسئولين شهرستان‌هاي مجاور به خصوص كاشان و دليجان در مشهد اردهال برگزار مي‌گردد. در اين مراسم ضمن مداحي، عزاداري و سخنراني، ياد شهداي دفاع مقدس و انقلاب اسلامي نيز گرامي داشته مي‌شود. اين مراسم توسط خانواده معظم شهداء و ايثارگران منطقه برگزار مي‌شود.




روز بزرگداشت شيخ صدوق

روز بزرگداشت شيخ صدوق

 

يکي از بزرگترين مرزبانان حماسه جاويد و خدمتگزاران مکتب اهل بيت (ع) و از شاخص ترين دانشمندان جهان اسلام که عمر خود را در راه خدمت به فقه و حديث شيعه و پاسداري از فرهنگ مهدويت صرف کرد .

 

ابوجعفر محمدبن علي بن بابويه قمي ملقب به  ( شيخ صدوق ) است که صف اول محدثين و علماي اثناعشر جاي دارد و به عنوان يکي از ارکان فقه شيعه به شمار مي رود.پس از گذشت 10 قرن از وفات اين محدث بزرگ شيخ صدوق، برکات آثار و خدماتش باعث شده تا 15 ارديبهشت را به عنوان روز بزرگداشت شيخ صدوق نامگذاري کنند.

 

زندگينامه شيخ صدوق

محمدبن علي بن حسين بن بابويه قمي مشهور به( شيخ صدوق ) در سالهاي 306 يا 307 هجري قمري در خاندان علم و تقوي در شهر مذهبي قم ديده به جهان گشود. پدر بزرگوار شيخ صدوق ،علي بن حسين بن موسي بن بابويه از علما و فقهاي بزرگ زمان خود بود.گرچه در آن روزگار، عالمان و محدثان بسياري در قم مي زيسته اند ولي پرچم هدايت و مرجعيت بر دوش اين عالم عابد و محدث زاهد يعني علي بن بابويه (پدر شيخ صدوق ) بوده است .

پدر شیخ صدوق دکه اي کوچک در بازار قم داشت و از طريق کسب و کار و در نهايت زهد و عفاف، امرار معاش مي نمود و در ساعاتي ديگر از روز در منزل خود به تدريس و تبليغ احکام و نقل روايات مي پرداخت .

 

جلالت شان و منزلت اين عالم رباني تا بدان پايه رسيد که امام حسن عسگري (ع) طي نامه اي، او را با لقب(شيخ ) ، (فقيه ) ،(معتمد) مورد خطاب قرار داده و توفيقات او را براي کسب رضاي پروردگار درخواست کرد.شيخ صدوق روزگار طفوليت و سنين جواني را در دامان علم و فضيلت و تقواي خانوادگي اش سپري کرد و تحت تعليم و تربيت پدر قرار گرفت، به گونه اي که به لحاظ تيزهوشي و حافظه فوق العاده قوي در مدتي کوتاه به قله هاي بلندي از کمالات انساني دست يافت و توانست در کمتر از بيست سالگي، هزاران حديث با سلسله سند آنها را حفظ نمايد و از همه مهمتر به آنها عمل نمايد.

 

روز بزرگداشت شيخ صدوق

يکي از حوادث مهم دوران زندگي شيخ صدوق، روي کارآمدن سلسله ايراني نژاد و شيعه مذهب (آل بويه) بود که بر بخش بزرگي از ايران، عراق و جزيره العرب تا مرزهاي شمالي شام فرمان مي راندند. وي در اين هنگام از قم به ري آمده و به درخواست " رکن الدوله ديلمي " در آنجا رحل اقامت گزيد. به نظر مي رسد علت اصلي اين دعوت و عزيمت، خلايي بوده که پس از هجرت شيخ کليني از ري به بغداد و سپس رحلت او پيش آمده بود و در حقيقت، وجود شيخ صدوق در ري مي توانست منشا برکات فراوان باشد.

 

آثار علمي شيخ صدوق

عصر شيخ صدوق را بايد " عصر احيا تنقيح حديث " ناميد زيرا پس از رحلت پيامبر اسلام، بازار جعل حديث رونق گرفت و کارخانه حديث سازي خلفا بکار افتاد و کساني پيدا شدند که بطور حرفه اي، احاديثي را جعل و به پيامبر و ائمه نسبت مي دادند.

 

از اين رو محدث بزرگوار (کليني ) که از (کلين) به (ري) هجرت کرده بود، در آنجا کتاب شريف کافي - اولين کتاب از مجموعه چهارگانه کتب روايي و حديثي شيعه - را نگاشت و حرکت علمي جديدي را در مکتب حديث نگاري اهل بيت عليهم السلام بنيانگذاري نمود که پس از او، " شيخ صدوق " بناي مستحکم ضبط و نشر حديث را بر آن بنياد نهاد.شيخ صدوق در راه جمع آوري احاديث، از بلخ تا بخارا، از کوفه تا بغداد، از مشهد تا نيشابور، و از آنجا تا مکه و مدينه سفر کرد و مشکلات فراواني را به جان خريد و با کوله باري از احاديث پيامبر و اهل بيت(ع)به ري بازگشت .

 

تاليفات شيخ صدوق:

1- من لا يحضره الفقيه  2- کمال الدين و اتمام النعمه 3- کتاب امالي 4- کتاب صفات شيعه 5- کتاب عيون الاخبار امام رضا عليه السلام 6- کتاب مصادقه الاخوان 7- کتاب خصال 8- کتاب علل الشرايع 9- کتاب توحيد 10- کتاب اثبات ولايت علي عليه السلام 11- کتاب معرفت 12- کتاب مدينه العلم 13-کتاب مقنع در فقه 14- کتاب معاني الاخبار 15- کتاب مشيخته الفقيه 16- کتاب عيون الاخبار

شيخ ابو جعفر محمد بن بابويه قمي معروف به شيخ صدوق پس از هفتاد و چند سال زندگاني پرافتخار و انجام مسافرتهاي طولاني و تصنيف 300 جلد کتاب با ارزش، سرانجام در سال 381 ه. ق، در شهر ري چشم از جهان فرو بست و آرامگاهش امروز در شهر ري به نام ابن بابويه مشهور و موردتوجه شيعيان است.

منبع:ebtekarnews



نوشته شده در تاريخ 14 / 2 / 1392برچسب: روز بزرگداشت, شيخ, صدوق, توسط حسین مقدم

اسرار نام ‌هاي حضرت فاطمه (سلام الله علیها)

 

حضرت امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نزد خداي تعالي 9 اسم دارد: فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه و زهرا. 

چرا فاطمه ؟ 

رسول خدا فرمود: زيرا او و شيعيانش از آتش جهنم قطع شده‌اند. (فاطمه به معناي قطع‌شده و بريده است.) 
و نيز امام صادق (ع) فرمود: زيرا او از هر شر و بدي بريده شده است و نيز چون مردم از رسيدن به معرفت كامل او قطع شده اند. 

چرا صديقه ؟ 

زيرا او هرگز در زندگي جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصديق كرد. 
رسول خدا به اميرالمؤمنين فرمود: يا علي، من به فاطمه سفارش‌هايي كرده ام كه به تو بگويد. او هر چه گفت بپذير، زيرا او راستگوست، بسيار راستگو. 

چرا مباركه ؟ 

بركت به معناي خير فراوان است و از فاطمه نسل فراواني به عالم اسلام هديه شده . لذا در بعضي از تفاسير آمده است كه در آيهي « انا اعطيناك الكوثر» ( اي رسول گرامي ما به تو خير كثير عطا كرديم) منظور، فاطمه (س) است. 

چرا طاهره ؟ 

امام باقر (ع) فرمود: زيرا او از هر ناپاكي ظاهري و هر گونه ناپاكي دامن، مبري است. 
و نيز طبق روايات متعدد، آيه تطهير( انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا) درباره حضرت فاطمه نازل شده است. پس فاطمه طاهره است زيرا هر گونه رجس و پليدي و ناپاكي از وجود مقدسش دور است. 

چرا زكيه ؟ 

زكاة هم به معناي رشد و نمو و هم به معناي طهارت است، بنابراين زكيه هم يعني از فاطمه نسل پرباري پا به عرصه وجود خواهد گذاشت و هم اينكه او وجودي است پاك و طاهر . 

چرا راضيه ؟ 

زندگي كوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نيز با تلاش و سختي همراه بود. او زندگي بسيار مشكلي را پشت سر گذاشت ولي هرگز لب به شكايت باز نكرد، بلكه همواره خداي بزرگ را شكر مي‌كرد و راضي بود د. 
روايت شده روزي رسول خداحضرت فاطمه را ديد كه لباس خشني بر تن داشت و با دست‌هاي مباركش آسياب مي‌كرد در حاليكه طفل كوچك خود را هم شير مي‌داد. رسول خدا گريان شد و فرمود: اي دختركم، تلخي اين دنيا را بچش، براي رسيدن به شيريني آخرت. 
حضرت فاطمه نه تنها لب به شكايت باز نكرد، بلكه عرض كرد: اي رسول خدا، من خدا را براي نعمتهايش سپاسگزارم. 
و نيز روزي اميرالمؤمنين از رسول خدا خواست اگر ممكن باشد براي فاطمه مستخدمه ‌‌اي بگيرد، اما رسول خدا تسبيح فاطمه را به آنها تعليم فرمود. حضرت زهرا پس از شنيدن اين دستور پيغمبر اكرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضيم. 

چرا مرضيه ؟ 

تمام كارهاي حضرت فاطمه مورد رضايت خدا و رسول بود. رسول خدا هيچ گاه بر فاطمه غضب نكرد، به او خرده نگرفت و برعكس، گاهي مي‌فرمود: فداها ابوها. (پدرش به قربانش) . 
اين چنين است كه رسول خدا رضاي فاطمه را رضاي خدا مي‌دانست و مي‌فرمود: خدا از غضب فاطمه غضب مي كند و از رضايت او راضي مي‌شود. 

چرا محدثه ؟ 

امام صادق (ع) در اين مورد فرمود: زيرا ملائكه از آسمان فرود مي‌آمدند و با او سخن مي‌گفتند. 
در فرهنگ اسلامى محدثان راستين همواره از حرمت و منزلت ويژه اى برخوردار بوده اند، محدثان و راويان در حفظ و حراست از گنجينه هاى معارف و ارزشهاى دينى و ذخاير گرانمايه مكتب تشيع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند و حامل ودايع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار اسرار آل رسول بوده اند. 

چرا زهرا ؟ 

امام صادق فرمود: زيرا نور آن بانوي مكرمه در يك روز سه بار براي اميرالمؤمنين مي‌درخشيد، و چون در محراب عبادت مي‌ايستاد نور درخشنده او براي اهل آسمان مي‌ درخشيد همانگونه كه نور ستارگان براي اهل زمين مي‌درخشد. 

برخي نامهاي ديگر حضرت فاطمه (س) 

حصان (محفوظ)، حره (آزاده، شريف)، سيده (بانوي محترم)، عذراء (پرده نشين)، حوراء (فرشته، حوريه)، مريم كبري (مريم برتر)، نوريه (تابناك، درخشنده ) و نام آن بانو در آسمان، منصوره (ياري‌شده) است. 

كنيه هاي حضرت 

ام الحسن، ام الحسين، ام المحسن، ام الائمه، ام ابيها. 
حضرت فاطمه (س) آن قدر به پدر بزرگوارش محبت مي كرد و مادرانه عشق مي ورزيد كه " ام ابيها" (مادر پدرش) لقب گرفت. 


منبع: خبرگزاری فارس

 



نوشته شده در تاريخ 10 / 2 / 1392برچسب:اسرار نام ‌هاي حضرت فاطمه (سلام الله علیها), توسط حسین مقدم

قصيده در مدح فاطمه زهرا (سلام الله علیها)


چنين گفت آدم عليه السلام             كه شد باغ رضوان مقيمش مقام 
كه با روى صافى و با راى صاف        زهر جانبى مى‏نمودم طواف 
يكى خانه در چشمم آمد ز دور          برونش منور ز خوبى و 
نور زتابش گرفته رخ مه نقاب           ز نورش منور رخ آفتاب
كسى خواستم تا بپرسم بس              بسى بنگريدم نديدم كسى
سوى آسمان كردم آنگه نگاه           كه اى آفريننده مهر و ماه
ضمير صفى از تو دارد صفا              صفا بخشم از صفوت مصطفى!
دلم صافى از صفوت ماه كن            ز اسرار اين خانه آگاه كن
ز بالا صدائى رسيدم بگوش             كه يا اى صفى آنچه بتوان بگوش!
دعايى ز دانش بياموزمت                چراغى ز صفوت برافروزمت
بگو اى صفى با صفاى تمام              بحق محمد عليه السلام 
بحق على صاحب ذوالفقار               سپهدار دين شاه دلدل سوار
بحق حسين و بحق حسن                كه هستند شايسته ذوالمنن 
بخاتون صحراى روز قيام                سلام عليهم عليهم سلام
كز اسرار اين نكته دلگشاى              صفى را ز صفوت صفايى نماى 
صفى چون بكرد اين دعا از صفا        درودى فرستاد بر مصطفى
در خانه هم در زمان باز شد             صفى از صفايش سر انداز شد
يكى تخت در چشمش آمد ز دور      سرا پاى آن تخت روشن ز نور
نشسته بر آن تخت مر دخترى           چو خورشيد تابان بلند اخترى
يكى تاج بر سر منور ز نور               ز انوار او حوريان را سرور
يكى طوق ديگر بگردن درش           بخوبى چنان چون بود در خورش
دو گوهر بگوش اندر آويخته           ز هر گوهرى نورى انگيخته
صفى گفت‏يا رب نمى‏دانمش           عنايت‏بخطى كه بر خوانمش
خطاب آمد او را كه از وى سؤال      بكن تا بدانى تو بر حسب و حال 
بدو گفت من دخت پيغمبرم             باين فر فرخندگى در خورم 
همان تاج بر فرق من باب من           دو دانه جواهر حسين و حسن
همان طوق در گردن من على است  ولى خدا و خدايش ولى است 
چنين گفت آدم كه اى كردگار       درين بار گه بنده راهست‏بار
مرا هيچ از اينها نصيبى دهند           ازين خستگيها طبيبى دهند 
خطابى بگوش آمدش كاى صفى      دلت در وفاهاى عالم وفى
‏كه اينها به پاكى چو ظاهر شوند       بعالم به پشت تو ظاهر شوند
صفى گفت‏با حرمت اين احترام       مرا تا قيام قيامت تمام

محمد بن حسام الدين خوسفى 

 



نوشته شده در تاريخ 10 / 2 / 1392برچسب:قصيده در مدح فاطمه زهرا , توسط حسین مقدم

 

 

پیامک های تبریک ولادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) 


سرای احمد امشب رشک طور است 
زمین و آسمان غرق سرور است 
نهد پا در جهان دخت محمد(ص) 
به راهش از جهان گلریز حور است 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
میلاد حضرت بتول و هدیه آسمانی خدا به رسول، بانوی ملکوت و جبروت، حضرت صدیقه طاهره (س) گرامی باد. 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
امشب، آسمان مکه آذین¬بند قدوم دختر خورشید است و کعبه و زمزم و صفا، سرود خوان آمدن کوثر جاری رسول خدایند. 
ولادت حضرت فاطمه(س) مبارک باد. 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
میلاد زهره زهرا، طاهره مطهره، کوثر رسول، حضرت زهرای بتول بر همه مسلمانان جهان مبارک باد. 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (س) مبارک باد. 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان مبارک باد 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
السلام ای درخت نور بر تنت همیشه رخت نور 
ای الهه ی وفا و عشق ای تو خوبی و صفا و عشق 
پاکی از وجود پاک توست عشق قلب سینه چاک توست 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
امام صادق(ع)می فرمایند: 
فاطمه را از آنرو فاطمه گفته اند که مردم از شناخت او عاجزند. 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
زهرا که از فروغش عالم ضیا گرفته 
دین نبی ز فیضش نشو و نما گرفته 
مریم زمکتب او درس حیا گرفته 
جشنی به عرش اعلی بهرش خدا گرفته 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
فاطمه يعني شرف،يعني حجاب 
فاطمه فخر زنان، روز حساب 
فاطمه يعني رضاي کردگار 
شاهکار خلقت پروردگار 
ولادت حضرت فاطمه(س) مبارک باد 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
عالم شده معطر از گلشن خدیجه 
خندد گل محمد در دامن خدیجه 
آنان که دیده بستند از خدمت خدیجه 
کی می توان ببینند این عزت خدیجه 
میلاد دختر نبوت، همسر ولایت ، مادر امامت ، برشما مبارک باد 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
شد جهان پرشور و غوغا 
صفحه ي گيتي مصفا 
بيت احمد طور سينا 
پانهد زهرا(س) به دنيا 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
باز از چمن داور، یک غنچه نمایان شد 
از یمن قدوم او عالم همه بستان شد 
برخیز نما شادی، ایام سرور آمد 
چون باز دری بر خلق از روضه ی رضوان شد 
میلاد حضرت زهرا(س) برشما مبارک باد 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
امام زمان(ع)می فرمایند: 
در دختر رسول خدا فاطمه (س) برای من سرمشق و الگویی نیکو است. 
پیامک های تبریک روز مادر 
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: بهشت زیر پای مادران است . 
روزت مبارک مادر جان 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: هیچ کسی به سیمای پدر و مادرش نگاه محبت آمیز نمی کند، مگر اینکه خداوند متعال در مقابل هر نگاه او ثواب یک حج قبول شده به وی عطا می کند. 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
امام صادق(ع)می فرمایند: 
اگر دوست داری خداوند عمرت را زیاد کند پدر و مادرت را خوشحال کن. 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است 
زیباترین خطاب “مادر جان” است 
“مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق 
واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید 
روزت مبارک مادر جان 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
ای مادر عزیز که جانم فدای تو 
قربان مهربانی و لطف و صفای تو 
تولد مظهر خلقت مبارک باد 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
در نگاه پر فروغت در آماقه سوکوتت تنها محبت را میبینم مهر تو در زره زره ی وجودم رخنه 
کرده و حال به زیبا ترین و مقدس ترین واژه یعنی مادر قسم می خورم که دوستت دارم. 
مادر عزیزم روزت مبارک 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران 
مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. 
روزت مبارک مادر خوبم 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
مادر خوبم : 
به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود 
و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود 
روزت خجسته، لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
آسماني پر از ستاره، دشتي پر از گل، 
تقديم به آني که بهشت زير پايش جا دارد 
به مادرم... 
که مهرش تا ابد در دلم جاي دارد 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه مادر است. زیباترین خطاب مادر جان است. 
مادر واژه ایست سرشار از امید و عشق. واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک مادر 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
*;%'* 
*%;;%'* 
*;%*;%'*. 
*;*;%;*%*, 
)i( 
( ) 
مادرجون این دسته گل تقدیم شمات، به شرط اونکه تو خودت گل باشی و من خاک زیر پات 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی ، تو شگفتی خلقتی 
تو لبریز عظمتی ، تو را دوست دارم و می ستایمت . 
دست بر دعا بر می دارم و از خدای یگانه برایت برکت , رحمت و عزت می طلبم 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
آسودگی از محن ندارد مادر 
آسایش جان و تن ندارد مادر 
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش 
ورنه غم خویشتن ندارد مادر 
مادرعزیزم روزت مبارک 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
تو بهترین گل، میان شهر گلهایی 
تو رنگ آفتابی، 
شب که می رسد، مثل ستاره، 
گوئیا مهتابی 
مادر خوبم، روزت مبارک 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
مادرم، خواستم خوشبوترین گل دنیا را برایت هدیه بیاورم، اما دیدم تو خوشبوترین گل دنیا هستی. 
مادر م،ای عزیز تر از جانم، روزت مبارک 
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
بی محبت مادر 
یک قنات بی آبم 
مثل راه بی مقصد 
مثل عکس بی قابم 
بی محبت مادر 
از شکوفه ها دورم 
یک کبوتر بی بال 
یک چراغ بی نورم 
بی محبتِ مادر 
چون لبان بی لبخند 
ساکتم و غمگینم 
مثل بلبلی در بند 
بی محبت مادر 
در دلم صفایی نیست 
از بهار در قلبم 
هیچ رد پایی نیست 
مادر عزیزم روزت مبارک 


پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
امام صادق(ع)می فرمایند: 
خیر و برکت بیشتر بر محور وجود زن‌ها می‌چرخد. 



نوشته شده در تاريخ 10 / 2 / 1392برچسب:پیامک های تبریک ولادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) , توسط حسین مقدم

 متن های ادبی میلاد حضرت فاطمه زهرا(س)

 

 مادریازده خورشید

محبوبه حق، از دامان زنی پا به زمین گذاشت که تنها محرم شب‏های وحی و روزهای رسالت محمد بود.
این نورسیده که تمام بلند بالایی «لولاک» را به ارث برده بود، آمد تا آبروی زنانِ قرونِ زنده به گور تاریخ باشد؛ قرن‏های برباد رفته‏ای که تجلی لطافت خدا را در صورت، عطوفت زن، انکار کرده بود و دست‏های هرزه‏اش، به خون تمام دختران زمین آلوده بود.
عصمت، در لباس زنی به دنیا آمد که تمام تاریخِ تا امروز، در قامتِ توحید و آزادگی او حیران شده است و یازده خورشید روشن‏گر ابدی، از دامان پرستاره او، به معراج رفته‏اند.


                                                                                         سودابه  مهیجی   

------------------------------------------------------                                    

 

آمدی و بر زمین ...

زمین، گهواره‏ای شد، پر از لالایی ستاره‏هایی نورانی‏تر از خورشید.
بادهای آوازه خوان، برکت را نجوا می‏کردند بر سرتاسر خاک.
انسان به خود می‏بالید از این همه بزرگی.
با آمدنت، زمین، سربلندتر شد. ابلیس، پشیمان شد از اینکه سجده نکرده است به این همه شکوه، به این همه عظمت، به این همه سربلندی.
... و تو آمدی؛ ناگهان‏تر از همه باران‏های بهاری. آمدی و بی‏مضایقه باریدی. مهربان‏تر از همه باران‏ها، مهربانی‏ات فراگیر شد. بعد از تو دیگر هیچ دختری، خواب گورهای دهان گشوده را ندید.


                                                                                           عباس محمدی

-----------------------------------------------------

 

بشارت میلاد

بشارت باد بر اهالی زمین که سیب سرخ بهشت، جوانه زده است! نام تو، ریشه شر را خشکاند و آتش دوزخ را سر کرد بر پیروان طریقه رستگاری. خانه وحی، با درخشش نام تو، روشن‏تر شد، تا نشانه‏ای باشد بر حرمت زن، تا دیگر رنگ چهره‏ها با شنیدن صدای تولد دختران، کبود نشود؛ تا دیگر سنت‏های جاهلانه میان دختر و پسر، خطی نکشد به نشانه سعد و نحس. «عاص بن وائل سهمی» بداند که سهمی از میراث حقیقت و ماندگاری نخواهد برد. هرچه بهره‏ای از نور نداشته باشد، تا صبح بیشتر نخواهد پایید. پنجه‏های عداوت و گمراهی، به زودی بریده و دریچه‏های هدایت، یکی پس از دیگری گشوده خواهد شد.


                                                                                            میثم امانی

--------------------------------------------------------------

 

لبخند تو

لبخ در سرزمین قبیله‏ها و طوایف، انس و شفقت را نشانی نیست.
در سرزمین بیابان‏ها و تشنگی، اسم زن، جایی در دفتر زندگی ندارد؛ زنان، زهرا جان! املاک مردان‏اند!
در سرزمین زنده به گور کردن دختران، در روزگار جاهلیت، لبخند تو، پایان گریه‏های مرگ بود. لبخند تو، آغاز خنده‏های حیات بود بر لب‏های دختران عرب.
در سرزمین آفت‏های شوم و روزگار شرور، لبخند تو، «خیر کثیر» بود و تداوم سلسله خوبی‏ها در خاندان رسالت.
لبخند تو، طلیعه مهر بود، در بادیه‏های تاریکی؛ شریعه عشق بود در بیابان‏های سوخته.
میثم امانی

                                                                                     منبع : حوزه نت



نوشته شده در تاريخ 10 / 2 / 1392برچسب:چهار متن ادبی ولادت حضرت فاطمه زهرا(س), توسط حسین مقدم

 پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به اینکه اقوال مختلفی در خصوص تاریخ شهادت حضرت فاطمه(س) نقل شده است، وجود این اقوال را سرّی از اسرار الهی دانست.

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، به مناسبت ایام فاطمیه با «محمدحسین رجبی دوانی» عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس تاریخ اسلام در خصوص تاریخ دقیق سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و چگونه به آتش کشیدن در خانه یگانه دختر نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم گفت‌وگو کردیم که مشروح آن در پی می‌آید:





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
جزئیاتی از ماجرای شهادت حضرت زهرا(س),
نوشته شده در تاريخ 9 / 1 / 1392 توسط حسین مقدم
نوشته شده در تاريخ 9 / 1 / 1392برچسب:نقل واقعه شهادت حضرت زهرا از زبان بزرگان شیعه و سنی, توسط حسین مقدم

 آتش زدن دَر - مجروح شدن چشم حضرت زهرا (س) - شهادت حضرت زهرا (س) - شهادت حضرت محسن...





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اسناد و منابع مربوط به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها,
نوشته شده در تاريخ 9 / 1 / 1392 توسط حسین مقدم
نوشته شده در تاريخ 9 / 1 / 1392برچسب:*** ماجرای ,مظلومیت ,و شهادت,حضرت فاطمه, توسط حسین مقدم

 امام صادق(ع) مى فرمايد: «خدا داراى حرمى است که آن مکّه است، و پيامبرش هم حرمى دارد که مدينه است، و اميرمؤمنين هم حرمى دارد که کوفه است. و ما هم داراى حرمى هستيم که قم است و به زودى بانويى از فرزند من آن جا دفن مى شود که نامش فاطمه است. هرکسى او را زيارت کند بهشت بر او واجب مى شود.» امام صادق(ع) هنگامى اين جمله را فرمودند که هنوز مادر امام موسى بن جعفر(ع) به او باردار نشده بود.)[1]

امام رضا (ع) مى فرمايند: «هرکس او (حضرت فاطمه معصومه) را زيارت کند بهشت بر او واجب مى گردد».[2]

امام جواد (ع) مى فرمايند: «کسى که آرامگاه عمّه ام را در قم زيارت کند پاداش او بهشت است».[3]


[1] . قال اَبي عَبدِاللهِ(ع):«اِنَّ لِلّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ، وَ لِرَسُولِهِ وَ هُوَ المَدينَةُ، وَ لِاَميرِالمُؤمِنين حَرَماً وَ هُوَ الکُوفَةُ، وَ لَنا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدفَنُ فيها اِمرَأةُ مِن وُلدى تُسَمّى فاطِمَةُ، مَن زارَها وَجَبَت الجَنَّةُ». (قالَ ذلِکَ وَ لَم تُحمَلُ بِمُوسي(ع) اُمَّهُ) ـ علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 57، باب 36، ص 216، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بيروت.

وَ عَن عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ العَطَّارُ بِقُمَّ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ الحَسَنِ الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ عَلِيٍّ الکُوفِيُّ عَن عَلِيٍّ الحُسَينِ (عَن عَلِيٍّ بنِ الحَسَنِ بنِ فَضَّالٍ) عَن ابنِ مُسکَانَ عَن مَالِکِ بنِ أَعينَ الجُهَنِيٍّ قَالَ سَمِعتُ أَبَا جَعفَرٍ(ع) يقُولُ وَ ذَکَرَ مِثلَهُ. ـ نورى الطبرسى، ميرزا حسين، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص 34، ح 12، مؤسسۀ آل البيت(ع) لاحياء التراث، قم.

تاريخ قم، للحسين بن محمّد القمي بإسناده عَنِ الصادق(ع) قال: «اءِنَّ للهِ حَرَمَاً وَ هُوَ مَکِّةَ وَ لِرَسُولِهِ حَرَمَاً وَ هُوَ المَدينَةَ وَ لِاَميرِالمؤمِنينَ حَرَماً وَ هُوَ الکُوفَةَ وَ لَنا حَرَمَاً وَ هُوَ قُم وَ سَتَدفُن فيهِ اِمرأَةً مِن وَلَدى تُسَمّي فاطِمَةَ مَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنّةَ، قَالَ ذلِکَ وَ لَم تَحمِلُ بِمُوسي (ع) أُمَّهِ». علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 99، باب 1، ص 267، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بيروت.

[2] . محمّد بنُ عَلِيٍّ بنِ الحُسَينِ فِى ثَوَابِ الأَعمَالِ وَ عُيونِ الأَخبَارِ عَن أَبِيهِ وَ محمّد بنِ مُوسَى بنِ المُتَوَکِّلِ عَن عَلِيٍّ بنِ إِبرَاهِيمَ عَن أَبِيهِ عَن سَعدِ بنِ سَعدٍ قَالَ سَأَلتُ أَبَا الحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَن زِيارَةِ فَاطِمَةَ بِنتِ مُوسَى بنِ جَعفَرٍ(ع) بِقُمَّ فَقَالَ (ع): «مَن زَارَهَا الجَنَّةَ».

ـ عاملى، شيخ حر، رسائل الشيعة، ج 14، باب 94، ص 576. مؤسسه آل البيت(ع) لأحياء التراث، 1409 هـ ق. قم.

[3] . وَ عَن أَبِيهِ وَ أَخِيهِ عَلِيٍّ وَ مَشَايخِهِ عَن أَحمَدَ بنِ إِدرِيسَ وَ غَيرِهِ عَن العَمرَکِيٍّ عَن رَجُلٍ عَن الرِّضا (ع) قَالَ: «مَن زَارَ قَبرَ عَمَّتِى بِقُمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ». ـ همان.

مل، [کامل لزيارات] أَبى وَ أَخي وَ الجَماعَةِ عَن أَحمَدَ بنِ إدريسٍ وَ غيرِهِ عَن العُمرِکيٍّ عَمَّن ذکَرَهُ عَن ابنِ الرِّضا (ع) قَالَ: «مَن زارَ قَبرَ عَمَّتى بِقمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ». علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 99، باب1، ص 265، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بيروت.



نوشته شده در تاريخ 3 / 12 / 1391برچسب:چند حدیث پیرامون حضرت معصومه(ص), توسط حسین مقدم

تمامي حقوق مطالب براي .::پايگاه اهل البيت عليهم السلام::. . محفوظ مي باشد