.

اس ام اس اربعین سری 2

 

بسوز ای دل که امروز اربعین است / عزای پور ختم المرسلین است

قیام کربلایش تا قیامت /سراسر درس، بهر مسلمین است

اربعن حسینی تسلیت باد

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

به یاد کربلا دل‏ها غمین است

دلا خون گریه کن چون اربعین است . . .

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن / جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن

شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن / جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین . . .

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

امام صادق-ع: آسمان چهل روز در عزای حسین-ع گریست . . .

اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت

 
 
/////////////////////////////////////////////////////

 

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند . . .

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم / از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم / در رکاب تو فدایی می شدیم

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است . . .

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد / دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ...

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

 

ای به دل بسته ، قدری آهسته / کن مدارا با ، زینب خسته ...

یا حسین مظلوم ...

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن / تموم حاجتا رو همه از می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه / شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه / سینه زن حسینه ، یل ام البنینه ...

 

/////////////////////////////////////////////////////

 

آبروی حسین به کهکشان می ارزد / یک موی حسین بر دو جهان می ارزد

گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست / گفتا که حسین بیش از آن می ارزد . . 



نوشته شده در تاريخ 12 / 10 / 1391برچسب:پیامک اربعین حسینی,اس ام اس اربعین حسینی, توسط حسین مقدم

 عنوان: فرهنگ انتظار

گرد آورنده: حجة الإسلام حسین الادری

 

 

مساله انتظار
مفهوم انتظار
 
فلسفه و ضرورت انتظار
اهمیّت انتظار در روایات اسلامی
انتظار، در اعماق سرشت آدمی
   ــ فطرت و صلح و عدالت جهانی
   ــ فطرت و وجود مصلحی بزرگ
انتظار عمومی برای یک مصلح بزرگ
   پرتوى در کتب عهد قدیم (تورات و ملحقّات آن
   نشانه‏هایى در کتب عهد جدید (اناجیل وملحقّات آن
   تجلّى این برنامه در کتب زرتشتیان
   جلوه‏ گاه این عقیده در کتب هندیان و برهمائیان
   این عقیده در میان چینیان و مصریان و مانند آنها
   ــ شعاع این فکر در میان غربیها
آثار سازنده انتظار
   ــ خودسازی فردی
   ــ خودیاریهای اجتماعی
   ــ حل نشدن در فساد محیط
   ــ زمینه سازی برای ظهور
نتیجه نهایی 

مسأله انتظار

موضوع انتظار و امید به قیام یک مصلح جهانى که به وضع نابسامان جوامع بشرى سامان بخشد و تبعیضها، بى عدالتیها، جنگ و خونریزى و مفاسد را از محیط زندگى انسانها برچیند، یکى از مسائلى است که ادیان و مذاهب مختلف روى آن تکیه مى‏کنند. و آن را عامل موثّری برای حرکتهای فردی و اجتماعی دانسته که غالباً به جنبشهای ضد استعماری می انجامد.

امّا گاهى گفته مى‏شود که چنین انتظارى، افراد را در یک عالم رؤیایى فرو برده و از آن چه در اطراف آنها مى ‏گذرد، غافل مى‏سازد و آنها را به فرار از زیر بار مسئولیّت‏هاى اجتماعى تشویق مى‏ کند.

و به عبارت دیگر از نظر فردى، عاملى است براى رکود و توقّف، و از نظر اجتماعى وسیله‏اى است براى خاموش ساختن جنبشهاى ضدّ استعمارى، و به هر شکل اثر تخدیرى دارد.(1)

 

براى این که روشن شود تا چه اندازه در گفتار بالا تحریف حقیقت و واقعیّت وجود دارد، بررسی این مسأله لازم است تا دانسته شود ‏اگر مساله انتظار به طرز صحیح پیاده شود، عامل مؤثّرى براى حرکتهاى فردى و اجتماعى است، یا عاملی تخدیر کننده که سبب رکود می شود.(2)  پیش از آن لازم است معنا و مفهوم انتظار، مورد بررسی قرار گیرد.

متن کامل مقاله را میتوانید از اینجا دانلود کنید



نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391برچسب:فرهنگ انتظار,مفهوم انتظار,فلسفه و ضرورت انتظار,آثار سازنده انتظار,, توسط حسین مقدم

 عنوان: ازدواج أم کلثوم مظلومیتی دیگر

محقق: حجة الاسلام سعید داودی

  

از موضوعات سؤال برانگیز دیگر در تاریخ اسلام، ازدواج جناب امّ کلثوم(علیها السلام) با خلیفه دوم عمربن خطّاب است.

علّت سؤال برانگیز بودن آن، حوادث غم بار پس از رحلت رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، کنار گذاشتن امیرمؤمنان على(علیه السلام) از خلافت و یورش به خانه فاطمه زهرا(علیها السلام) است.
مدارکى نشان مى
 دهد که در همه آن حوادث تأسف برانگیز و اندوهبار، خلیفه دوم نقش اساسى و تأثیرگذار داشت; از این رو، این سؤال همواره ذهن مسلمانان را به خود مشغول ساخته که اگر خلیفه دوم در حمله به خانه حضرت زهرا، ضربه زدن به وى و ایجاد غم و اندوه در قلب آن بانوى بزرگ نقش داشته، چگونه على(علیه السلام)دخترش را به ازدواج او درآورد؟!
آیا اصلا چنین ازدواجى صورت گرفت؟ و اگر ازدواجى صورت گرفت بر اساس چه مصلحتى انجام شد؟ و تا چه مرحله
 اى پیش رفت؟
برخى از عالمان اهل سنّت وقوع چنین امرى را دلیل بر انکار آن حوادث مى
 دانند و معتقدند هرگز حمله اى به خانه حضرت زهرا(علیها السلام)نشد و شهادت آن حضرت را نیز غیر واقعى مى دانند.(1)
در حالى که مى
 دانیم، اصل یورش به خانه آن حضرت و توهین به بانوى بزرگ اسلام و على(علیه السلام) جاى تردید نیست و تهدید به آتش زدن خانه براى اجبار به بیعت نیز، در کتب معتبر اهل سنت آمده است و برخى نیز آورده اند این تهدید عملى شد.(2) عالمان مکتب اهل بیت نیز در کتب تاریخى و حدیثى خود آن را به طور مشروح مورد بحث قرار داده اند و این مسأله میان شیعیان معروف و مورد اتفاق است.(3)
با این پیش فرض باید سراغ سؤال فوق رفت که آیا دختر فاطمه(علیها السلام)در زمان خلافت عمر به نکاح وى درآمد؟ تحقق چنین امرى با آن سابقه چگونه سازگار است؟
 

این پرسش را باید در چند محور مورد بررسى قرار داد:
اوّل: امّ کلثوم کیست؟
دوم: سخن دانشمندان پیرامون این ازدواج
سوم: تأمّلاتى پیرامون این ازدواج
چهارم: بررسى اسناد این خبر در کتب اهل سنّت و امامیه
پنجم: تهدیدها و ضرورت
 ها

اوّل: امّ کلثوم کیست؟

ابن عبدالبر در استیعاب، ابن اثیر در اسدالغابه و شیخ مفید در ارشاد، امّ کلثوم را به همراه حسن، حسین و زینب(علیهم السلام) از فرزندان فاطمه و على(علیهما السلام) دانسته اند.(4) طبرى و ابن شهر آشوب علاوه بر آن، محسن را نیز از فرزندان آن دو بزرگوار مى دانند که در کودکى سقط شد و وفات یافت.(5)
نام امّ
 کلثوم در موارد متعدد و حساس از تاریخ امیرمؤمنان تا زمان امام حسین(علیهما السلام) به چشم مى خورد. از جمله: در شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم که سحرگاهش امیرمؤمنان على(علیه السلام) ضربت خورد، آن حضرت افطار را مهمان دخترش امّ کلثوم بود(6) و هنگامى که خبر شهادت پدر را از زبانش شنید، بى تاب شد و گریه کرد و امیرمؤمنان(علیه السلام)وى را دلدارى داد.(7)
در سفر تاریخى امام حسین(علیه السلام) به سمت کوفه و حادثه عاشوراى سال 61 هجرى نیز همراه برادرش بود و آنجا که امام حسین(علیه السلام) براى خداحافظى به خیمه آمد و از زنان حرم خداحافظى کرد، از امّ
 کلثوم، همراه با سکینه، فاطمه و زینب نام برد و فرمود: (یا سکینة، یا فاطمة، یا زینب، یا امّ کلثوم علیکنّ منّى السّلام).(8)
در ماجراى اسارت نیز نام امّ
 کلثوم دیده مى شود. او در کوفه پس از زینب کبرى(علیها السلام) براى مردم خطبه خواند و آنها را سرزنش کرد(9) و در شام، پس از رسوایى یزید و آنگاه که یزید به ظاهر درصدد جبران جنایات خود بر آمد و به امّ کلثوم گفت: این اموال را در برابر آن مشکلات و سختى ها از ما بگیر; پاسخ داد: «یا یزید، ما أقلّ حیاءک وأصلب وجهک، تَقتُل أخی وأهل بیتی وتُعطینی عوضهم; اى یزید چقدر بى حیا و بى شرمى! برادر و خاندان ما را مى کشى و اکنون مى خواهى عوض آن ها را به ما بپردازى (و با اموال، آن جنایت عظیم را جبران کنى؟!)».(10) و هنگام ورود به مدینه نیز با حالتى گریان سوگواره اى براى برادرش خواند.(11) مطابق برخى از نقل هاى تاریخى ام کلثوم در زمان حکومت معاویه و امارت سعید بن عاص بر مدینه (قبل از سال 54) وفات یافت.(12) ابن عبدالبرّ و ابن حجر نیز وفات او را زمان امام حسن(علیه السلام) مى دانند(13) ولى با پذیرش حضور ام کلثوم در حوادث کربلا باید وفات وى سال 61 هجرى به بعد بوده باشد و لذا بعضى وفات او را چهارماه پس از بازگشت اسرا از شام دانسته اند.(14)

متن کامل مقاله را میتوانید از اینجا دانلود کنید



نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391برچسب: ازدواج أم کلثوم مظلومیتی دیگر, توسط حسین مقدم

 عنوان: عدم تصریح به نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن

محقق: حجة الاسلام محمد عباسی سراب

مقدمه

 

 

از ظاهر آیات و روایات استفاده می شود، که همه چیز در قرآن آمده و خداوند از ذکر مطلبی در آن فروگذار نکرده است چنانکه در قرآن می خوانیم: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ ؛ ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است.»(1) و «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ء ؛ ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم.»(2)، در نهج البلاغه نیز آمده است: «وَ فِی القُرآنِ نبأُ ما قَبلِکُم وخَبَرُ ما بَعدِکُم وحُکمُ مَا بَینِکُم ؛ در کتاب خدا اخبار پیشینیان و خبرهاى آینده و احکام مورد نیاز شما موجود است.» (3) 
از طریق اهل سنّت نیز از صحابى معروف «ابن مسعود» نقل شده: «
ِانَّ فِیه عِلمُ الاَوَّلینَ و الآخِرِین ؛ در قرآن علم اوّلین و آخرین است.»(4) 
با این حال، ما احکام جزئی مختلفى را مى‏بینیم که در قرآن نیامده مثلا، تعداد رکعات نماز، اجناس و نصاب زکات، بسیارى از مناسک حج، عدد سعى صفا و مروه و دورهاى طواف و مسائل دیگرى در زمینه حدود و دیات و آداب قضاوت و شرایط معاملات و نام ائمه و...
برخی از اهل سنّت یا وهابیان بدون توجّه به مسائلی که در قرآن نیامده با طرح این مساله که: چرا نام حضرت علی (ع) در قرآن نیامده؟ سعی دارند از این مساله، بر ردّ ادعای شیعه بر ولایت ایشان استفاده کنند. سعی ما در این مقاله ردّ این ادعاها و شرح و بیانی در اطراف این مسائل می باشد.

برای دانلود مقاله کلیک کنید

 

 





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
عنوان: عدم تصریح به نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن , محقق: حجة الاسلام محمد عباسی سراب ,
نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

 سؤال: وجود امام چه ضرورتى دارد؟



جواب: قبل از هر چیز به سراغ هدف آفرینش انسان مى رویم که گل سرسبد جهان آفرینش است.
او راهى پر فراز و نشیب و طولانى را به سوى خدا، به سوى کمال مطلق و به سوى تکامل معنوى در تمام ابعاد مى پیماید.
بدون شک این راه را بدون رهبرى یک پیشواى معصوم نمى تواند به انجام برساند و طىِّ این مرحله بى رهبرى یک معلّم آسمانى ممکن نیست، چرا که «ظلمات است بترس از خطر گمراهى».
درست است خداوند انسان را با نیروى عقل و خرد مجهّز ساخته، وجدانى قوى و پربار به او داده، کتاب هاى آسمانى براى او فرستاده، ولى این انسان ممکن است با همه این وسائل تکوینى و تشریعى باز در تشخیص راه خود گرفتار اشتباه شود، مسلماً وجود یک پیشواى معصوم، خطر انحراف و گمراهى را تا حدّ زیادى تقلیل مى دهد، و به این ترتیب «وجود امام(علیه السلام)، تکمیل کننده هدف آفرینش انسان است».
این همان چیزى است که در کتب اعتقادى از آن به «قاعده لطف» تعبیر مى کنند و منظورشان از قاعده لطف این است که خداوند حکیم، تمام امورى را که براى وصال انسان به هدف آفرینش لازم است، در اختیار او قرار مى دهد، از جمله بعثت پیامبران و نصب وجود امام معصوم و گرنه نقض غرض کرده است.
مى دانیم ادیان الهى به هنگام نزول بر قلب پیامبران مانند قطره هاى آب باران شفاف و زلال و حیاتبخش و جان پرورند; امّا هنگامى که وارد محیط هاى آلوده و مغزهاى ناتوان یا ناپاک مى شوند تدریجاً آلوده مى گردند، و خرافات و موهومات بر آن اضافه مى شوند، تا آن که شفافیت و ظرافت روز اوّل را از دست مى دهد، در این حال نه جاذبه اى دارد، و نه تأثیر تربیتى چندانى، نه تشنه کامان را سیراب مى کند، و نه شکوفه و گل فضیلتى را مى رویاند.
این جاست که همیشه باید پیشوایى معصوم به عنوان پاسدارى از اصالت مکتب، و خالص بودن برنامه هاى دینى در کنار آن باشد تا از کجى ها و انحرافات و افکار التقاطى، و نظرات نادرست و بیگانه، و موهومات و خرافات، جلوگیرى کند; که اگر مذهب و آیین بدون وجود چنین رهبرى باشد در مدت بسیار کوتاهى اصالت و خلوص خود را از دست خواهد داد.
به همین دلیل على(علیه السلام) در یکى از سخنان خود در نهج البلاغه مى فرماید:
«
اللهم بلى، لا تخلو الارض من قائم لله بحجّة، امّا ظاهراً مشهورا، او خائفاً مغمورا لئلا تبطل حجج الله و بیناته;
آرى، هرگز روى زمین از قیام کننده به حجّت الهى خالى نمى گردد، خواه ظاهر و آشکار باشد، و یا ترسان و پنهان، تا دلائل الهى و نشانه هاى روشن او باطل نگردد».(1)
در حقیقت قلب امام(علیه السلام) از این نظر همانند صندوق هاى مطمئنى است که اسناد گران بها را همیشه در آن مى گذارند، تا از دستبرد دزدان، و حوادث دیگر مصون و محفوظ بماند، و این یکى دیگر از فلسفه هاى وجود امام(علیه السلام) است.
بدون شک هیچ جمع و گروهى بدون نظام اجتماعى که در رأس آن رهبرى توانا باشد نمى توانند به حیات خود ادامه دهند، و به همین دلیل از قدیمى ترین ایّام تا کنون همه اقوام و ملّت ها براى خود رهبرى برگزیده اند که گاه صالح بوده و در بسیارى از مواقع ناصالح، و بسیار مى شده که با استفاده از نیاز امت ها به وجود رهبر، سلاطین سلطه جو با زور و تزویر خود را بر مردم تحمیل مى کردند، و زمام امور را به دست مى گرفتند... این از یکسو.
از سوى دیگر براى این که انسان بتواند به هدف کمال معنوى خویش نائل گردد باید این راه را نه به تنهایى، بلکه با جماعت و جامعه بپیماید، که نیروى فرد از نظر فکرى و جسمى و مادى و معنوى بسیار ناچیز است و نیروى جمع بسیار پرقدرت.
ولى جامعه اى لازم است که نظام صحیحى بر آن حاکم باشد، استعدادهاى انسانى را شکوفا سازد، با کجى ها و انحرافات مبارزه کند، حقوق همه افراد را حفظ نماید، و براى رسیدن به هدف هاى بزرگ برنامه ریزى و سازماندهى داشته باشد و انگیزه هاى حرکت را در یک محیط آزاد در کل جامعه بسیج کند.
و از آنجا که انسان خطاکار قدرت چنین رسالت عظیمى را ندارد، همان گونه که با چشم خود همیشه ناظر انحرافات زمامداران سیاسى دنیا از مسیر صحیح بوده ایم، لازم است پیشوایى معصوم از سوى خداوند بر این امر مهم نظارت کند، و در عین بهره گیرى از نیروهاى مردمى و اندیشه هاى دانشمندان جلو انحرافات را بگیرد.
نه تنها دل هاى آماده باید در پرتو وجود امام(علیه السلام) راهنمایى شده و مسیر خود را به سوى کمال مطلق ادامه دهد، بلکه باید براى آنها که دانسته و عمداً راه خلاف را مى پویند اتمام حجّت شود، تا اگر وعده کیفرى به آنها داده شده است بى دلیل نباشد، و کسى نتواند ایراد کند که اگر رهبرى الهى و آسمانى دست ما را گرفته بود و به سوى حق رهنمون گشته بود هرگز تخلّف نمى کردیم.
خلاصه راه عذر بسته شود، دلائل حق به اندازه کافى بیان گردد، به ناآگاهان آگاهى داده شود، و به آگاهان اطمینان خاطر و تقویّت اراده.
بسیارى از دانشمندان - به پیروى احادیث اسلامى - وجود پیامبر و امام(علیه السلام) را در جامعه انسانیت و یا در کل عالم هستى به وجود «قلب» در مجموعه بدن انسان تشبیه مى کنند.
مى دانیم هنگامى که قلب مى تپد خون را به تمام عروق مى فرستد، و تمام سلول هاى بدن را تغذیه مى کند.
از آن جا که امام معصوم به صورت یک انسان کامل و پیشرو قافله انسانیّت سبب نزول فیض الهى مى گردد و هر فرد به مقدار ارتباطش با پیامبر و امام(علیه السلام) از این فیض بهره مى گیرد; باید گفت همان گونه که وجود قلب براى انسان ضرورى است وجود این واسطه فیض الهى نیز در کالبد جهان انسانیّت ضرورت دارد. (دقّت کنید)
اشتباه نشود پیامبر و امام(علیه السلام) از خود چیزى ندارند که به دیگران بدهند هر چه هست از ناحیه خداست، امّا همان گونه که قلب واسطه فیض الهى براى بدن است، پیامبر و امام(علیه السلام) نیز واسطه هاى فیض خدا براى انسان ها از تمام قشرها و گروه ها هستند.(2)

1. نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 147.
2-پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص 242.



نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391برچسب:فلسفه وجود امام, توسط حسین مقدم

 

براهین اثبات ولایت فقیه از منظر بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره)

 

نویسنده: علی ابوالعلی اقدسی

 

مقدمه:

 

از نگاه امام خمینی (ره) اصل ولایت فقیه از موضوعات بدیهی است یعنی از موضوعاتی است که تصدیق آنها با تصورشان همراه است و لذا نیاز به ارائه دلیل و برهان ندارند:

 

به این معنی که هرکس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالا دریافته باشد چون به ولایت فقیه برسد و آن را به تصور درآورد ،بی درنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.(امام خمینی،بی تا، ص ۹). و اگر احتیاج به استدلال پیدا کرده ، علتش اوضاع اجتماعی مسلمانان عموما و حوزه های علمیه خصوصا می باشد.

و بر همین اساس ایشان در تایید موضوع به مبادی دلیل و برهان می پردازد.

 

متن کامل مقاله را میتوانید از اینجا دانلود کنید

 

 





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اثبات ولایت فقیه ازمنظرحضرت امام (ره),
نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

 

مقایسه عصر ظهور ابن‏تیمیه و محمد بن عبدالوهاب

 

ظهور ابن‏تیمیه با جنگ‏هاى صلیبى مسیحیان علیه مسلمانان و هجوم مغول‏ها به سرزمین‏هاى اسلامى همراه بود. در چنین زمان حساسى، ابن‏تیمیه دست به نشر افکار خود زد و شکافى‏ تازه در امت اسلامى ایجاد کرد

احمد بن عبد الحلیم معروف به ابن تیمیه، از علماى حنبلى که در 728 ه ق در گذشت.

 

نظر
یادت نره همسنگر
عزیز





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اندیشه سیاسی ابن تیمیه,
نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

 

مطالبی جامع،دقیق و علمی پیرامون ولایت فقیه

همرا با ذکر منابع به صورت پاورپوینت و بسیار زیبا

 





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
مطالبی جامع, دقیق و علمی پیرامون ولایت فقیه, ادله ولایت فقیه, ولایت فقیه در روایات,
نوشته شده در تاريخ 13 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

 انديشه سياسي خواجه نظام الملک

بو علي حسن بن علي ، معروف به نظام الملک ، در 397 ش . / 409 ق .
در يکي از روستا هاي طوس مشهد به دنيا آمد . وي که فرزند يکي از زمين داران
و مأموران دريافت خراج دولتي به نام ابو الحسن علي بود ، پس از اتمام تحصيلاتش
به قصد يافتن شغل و مقام ، نخست به دربار غزنويان و سپس به در بار سلاجقه رفت .
اولين پست دولتي وي ، کتابت براي فرزند حاکم سلجوقي چغري بيگ - يعني الب
ارسلان -  بود . هنگامي که الب ارسلان به پادشاهي رسيد ، به ابوعلي حسن لقب
« نظام الملک » داد و او را به مقام وزارت برگزيد . وزارت او با مرگ الب ارسلان و در
زمان پادشاهي فرزند ملکشاه ادامه يافت ، اما سرانجام ، در 471 ش . / 485 ق .
در نهاوند توسط يکي از فداييان فرقه ي اسما عيليه کشته شد . 
 

 





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک طوسی,
نوشته شده در تاريخ 1 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

این هفته مقاله ای در باب آثار و فوائد توبه برای شما دوستان عزیز آماده کردیم

امیدواریم که مورد استفاده دوستان واقع بشه و ما رو هم دعا کنن. 

لینک دانلود 



نوشته شده در تاريخ 30 / 7 / 1391برچسب:آثار و فوائد توبه,مقاله,مذهبی,مفید, توسط حسین مقدم

اهل سنت و علم غیب

 برخی از علمای اهل تسنّن میگویند درهر شرایطی کسی به جز خداوند علم غیب نمیداند!قضیّه هنگامی جالب میشود که  کتب همین جماعت، پر است از غیب گوئی های خلفا وصحابه!

نظر
یادت نره همسنگر
عزیز





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اهل سنت و علم غیب, مقالات مذهبی, مطالب مذهبی, مقالات اهل بیت,
نوشته شده در تاريخ 9 / 7 / 1391 توسط حسین مقدم

 ضرورت شناخت امام از دیدگاه نهج البلاغه

و ادنی ما یکون به ضالا ان لایعرف حجه الله فی ارضه و شاهده علی خلقه الذی امر الله تعالی بطاعته و فرض ولایته.[1]
امام علی علیه‏السلام فرمود: «کمترین چیزی که- بنده‏ی خدا- به واسطه‏ی آن گمراه می‏شود، این است که حجت خدا را در زمین نشناسد و به شاهد حق تعالی بر بندگانش که خداوند به اطاعت او فرمان داده و دوستی وی را واجب کرده آشنا نباشد». 

1) سفینه‏البحار، ماده‏ی امر، ص 39.

نظر
یادت نره همسنگر
عزیز





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
ضرورت شناخت امام از دیدگاه نهج البلاغه , مقالات مذهبی, مطالب مذهبی, مقالات اهل بیت, , ,
نوشته شده در تاريخ 9 / 7 / 1391 توسط حسین مقدم

نصوص وارد شده در مورد ولایت و امامت و عصمت ائمه علیهم السلام 

مطابق با روایات وارد شده از پیامبر و ائمه علیهم السلام که در کتب فریقین آمده ، آیات بسیاری از قرآن دلالت بر ولایت و امامت و عصمت ائمه علیهم السلام دارد.در اینجا تنها به ذکر مواردی چند بسنده می شود.

نظر
یادت نره همسنگر
عزیز





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
نصوص وارد شده در مورد ولایت و امامت و عصمت ائمه علیهم السلام , مقالات مذهبی, مطالب مذهبی, مقالات اهل بیت, ,
نوشته شده در تاريخ 9 / 7 / 1391 توسط حسین مقدم

تمامي حقوق مطالب براي .::پايگاه اهل البيت عليهم السلام::. . محفوظ مي باشد